اهواز

برنامهٔ ده‌سالهٔ توسعهٔ شهر اهواز در دوران پس از جمهوری اسلامی

مقدمه

شهر اهواز به عنوان مرکز استان خوزستان، نقشی کلیدی در اقتصاد ایران ایفا کرده است. این کلان‌شهر با قرار گرفتن در قلب صنعت نفت کشور و مجاورت با رودخانهٔ کارون، از دیرباز یکی از مراکز اصلی تولید انرژی و کشاورزی بوده است. با این وجود، اهواز در دهه‌های گذشته با چالش‌های عمیقی دست‌به‌گریبان بوده است؛ از صدمات جنگ ایران و عراق گرفته تا سوء‌مدیریت منابع آب و محیط زیست. نتیجهٔ این عوامل، روندی از افول کیفیت زندگی و زیرساخت‌های شهری بوده که امروز به‌وضوح در آلودگی هوا، خشکیدن کارون، گسترش حاشیه‌نشینی و نرخ بالای بیکاری مشاهده می‌شود. چنین شرایطی، ضرورت بازتعریف آیندهٔ شهری اهواز را دوچندان کرده است. در دوران جدید پس از جمهوری اسلامی، با رویکردی لیبرال، علمی و مبتنی بر توسعهٔ پایدار، فرصتی پدید آمده تا با برنامه‌ریزی درست، اهواز را از وضعیت بحرانی کنونی به سمت شکوفایی و زیست‌پذیری سوق دهیم. در این مقدمه ضمن مرور جایگاه اهواز در اقتصاد ایران و چالش‌های گذشته، بر لزوم ترسیم یک چشم‌انداز نوین برای آیندهٔ این شهر تأکید می‌شود؛ چشم‌اندازی که بر پایهٔ واقع‌بینی، مشارکت همگانی و بهره‌گیری از دانش روز، اهواز را به شهری پایدار و پویا بدل کند.

چالش‌ها و ظرفیت‌ها

برنامهٔ ده‌سالهٔ تحول و بازسازی

با در نظر گرفتن چالش‌ها و ظرفیت‌های فوق، برنامه‌ای جامع برای تحول ۱۰ سالهٔ اهواز در چند محور اساسی تدوین شده است. این برنامه با رویکرد توسعهٔ پایدار، تلاش می‌کند تا ضمن حل مشکلات فوری شهر در زمینهٔ محیط زیست و زیرساخت، بنیان‌های یک اقتصاد متنوع و جامعه‌ای توانمند را پی‌ریزی کند. محورهای پیشنهادی این برنامه عبارت‌اند از:

چشم‌انداز ده‌ساله

پس از اجرای موفقیت‌آمیز برنامهٔ ده‌ساله، اهواز چهره‌ای کاملاً دگرگون‌شده و امیدبخش به خود خواهد گرفت. ده سال پس از جکهوری اسلامی ، اهواز شهری متحول و زیست‌پذیر است که داستان موفقیت آن زبانزد ایران شده. رود کارون دوباره زنده است؛ جریان آب در بسترش پیوسته و شفاف شده و شهروندان عصرها در بوستان‌های ساحلی دو سوی رود قدم می‌زنند و از نسیم دل‌انگیز آن لذت می‌برند. قایق‌های تفریحی بر روی کارون در حرکت‌اند و پلی که روزی در غبار نارنجی‌رنگ محو می‌شد، اکنون در پس‌زمینهٔ آسمانی آبی خودنمایی می‌کند. کیفیت هوای اهواز بهبود چشمگیر یافته؛ روزهای خاکستری و تعطیلی‌های اجباری مدارس به حداقل رسیده و آسمان شهر بیشتر اوقات صاف یا ابری طبیعی است نه آکنده از ریزگرد. باغ‌ها و نخلستان‌های اطراف جان دوباره گرفته‌اند و دیگر از درختان سوخته در اثر شوره و قارچ غباری خبری نیست.

اهواز یک شهر صنعتی–زیست‌محیطی نمونه است؛ بدین معنا که صنعت و محیط زیست در آن به تعادلی پایدار رسیده‌اند. مشعل‌های نفتی به فیلترهای کاهنده آلایندگی مجهز شده و برخی کاملاً خاموش شده‌اند زیرا تأسیسات جمع‌آوری گازهای همراه جایگزین شده است. صنایع نفت و فولاد با فناوری‌های پاک‌تر فعالیت می‌کنند و بخشی از انرژی خود را از مزارع بزرگ خورشیدی و بادی تازه‌تأسیس در بیابان‌های اطراف تامین می‌کنند. در نتیجه، هوای اهواز دیگر قربانی توسعه صنعتی نیست، بلکه صنعت و محیط‌زیست دست در دست هم پیش می‌روند.

از نظر اقتصادی، اهواز دیگر تنها متکی به نفت نیست. سهم قابل توجهی از تولید ناخالص شهر را کارخانه‌های کوچک و متوسطی تشکیل می‌دهند که انواع محصولات غذایی، شیمیایی سبک، قطعات صنعتی و کالاهای مصرفی را تولید و حتی به خارج صادر می‌کنند. استارتاپ‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان بسیاری در شهر فعال‌اند؛ جوانان کارآفرین در مراکز نوآوری اهواز مشغول توسعه نرم‌افزار، طراحی تجهیزات آبیاری هوشمند یا ارائه خدمات مهندسی به صنایع منطقه هستند. نرخ بیکاری به طور محسوسی کاهش یافته و فرصت‌های شغلی متنوع باعث شده نیروی کار از استان‌های دیگر نیز برای کار به اهواز بیاید. اقتصاد شهر متنوع و مقاوم شده و از تکانه‌های بیرونی (مثل افت قیمت نفت یا تحریم‌ها) کمتر آسیب می‌بیند. بخش کشاورزی نیز مدرن و پایدار گشته است؛ کشاورزان اهوازی اکنون با سامانه‌های نوین آبیاری، محصولاتی با بهره‌وری بالا و ارزش افزوده تولید می‌کنند. در بازارهای منطقه‌ای، خرمای درجه‌یک، ماهی پرورشی، سبزیجات گلخانه‌ای و روغن‌های گیاهی خوزستان خوش نام است و ارزآوری دارد. این تحول روستایی از فشار مهاجرت به شهر کاسته و پیوند شهر و روستا را تقویت کرده است.

زیرساخت‌های شهری اهواز توسعه‌یافته و مدرن هستند. خط یک مترو روزانه هزاران شهروند را از شمال به جنوب جابه‌جا می‌کند و فاز اول خط دو نیز به بهره‌برداری رسیده است. اتوبوس‌های برقی و ایستگاه‌های منظم، حمل‌ونقل عمومی را مطمئن و راحت کرده‌اند؛ به‌طوری‌که بخش قابل توجهی از مردم خودروهای شخصی را کنار گذاشته و با مترو و اتوبوس رفت‌وآمد می‌کنند. نتیجه، خیابان‌های خلوت‌تر و هوای پاک‌تر است. شبکه معابر شهری با پل‌ها و تقاطع‌های جدید، دیگر گره‌های ترافیکی گذشته را ندارد. در مرکز شهر پیاده‌راه‌های زیبایی احداث شده که کسب‌وکارهای محلی و کافه‌ها را رونق داده و فضای شهری دلپذیری خلق کرده است. حاشیه‌نشینی در اهواز تقریباً ریشه‌کن شده است. محلات فرسوده یا نوسازی شده و یا ساکنانشان به مجتمع‌های مسکونی ایمن منتقل شده‌اند. دیگر کودکی از کوی‌های محروم به خاطر گل‌آلود بودن کوچه و فاضلاب نتوانستن به مدرسه نمی‌ماند؛ زیرا همه محلات دارای خیابان‌های آسفالته، مدرسه و درمانگاه شده‌اند. احساس تبعیض جای خود را به احساس تعلق و غرور شهری داده است؛ مردمانی که زمانی خود را فراموش‌شده می‌دیدند اکنون در اداره محله خود سهیم‌اند و صدایشان در شورای شهر شنیده می‌شود.

از منظر کیفیت زندگی، اهواز یک دهه پس از جمهوری اسلامی شهری سرزنده و انسانی است. بیمارستان‌های مجهز آن نه تنها نیاز مردم خود که بیماران شهرها و روستاهای اطراف را نیز پوشش می‌دهند؛ حتی از کشورهای همسایه برای درمان به اینجا می‌آیند و مفهوم گردشگری سلامت در اهواز شکل گرفته است. مدارس اهواز جزو بهترین‌های کشور شده‌اند و درصد قبولی دانشگاه و المپیاد در میان نوجوانان اهوازی افزایش یافته است. دانشگاه‌های شهر با صنایع و مراکز جهانی در ارتباطند و نوآوری‌ها از دل آزمایشگاه‌های آنها بیرون می‌آید. در محلات مختلف، کتابخانه‌ها، فرهنگسراها و فضاهای ورزشی پر از جمعیتی است که با شور از امکانات جدید بهره می‌برند. مهاجرت معکوس به واقعیت تبدیل شده؛ بسیاری از خانواده‌های اهوازی که به کلان‌شهرهای دیگر کوچ کرده بودند، با دیدن شرایط جدید تصمیم به بازگشت گرفته‌اند. متخصصان و کارآفرینانی که زمانی به دلیل اوضاع نامساعد، شهر را ترک کرده بودند حالا سرمایه و دانش خود را به اهواز آورده‌اند زیرا آینده را در اینجا روشن می‌بینند. اهواز دیگر شهری نیست که مرکز کشور به آن بی‌توجه باشد یا صرفاً نقش تأمین‌کننده منابع را بازی کند؛ بلکه قلب تپندهٔ خوزستان و یکی از شهرهای پیشروی ایران در توسعهٔ متوازن شده است.

در یک جمع‌بندی، چشم‌انداز ترسیم‌شده برای اهواز در پایان دههٔ آتی چنین است: شهری مدرن، متنوع و پایدار که از دل بحران‌های گذشته سربرآورده؛ شهری که در آن هم چرخ صنعت می‌چرخد و هم نفس طبیعت تازه شده است، هم جوانانش شغل و امید دارند و هم کهنسالانش از رفاه و سلامت برخوردارند. کارون به عنوان نماد زندگی دوباره جریان دارد، هوا پاکیزه‌تر و آسمان آبی‌تر است. اهواز ۱۴۱۵ ترکیبی الهام‌بخش از یک قطب صنعتی شکوفا و یک زیست‌بوم احیاشده را به نمایش می‌گذارد؛ الگویی که نشان می‌دهد چگونه می‌توان با مدیریت صحیح، مشارکت مردم و تکیه بر علم و عدالت، شهری ساخت که در آن توسعهٔ اقتصادی، حفاظت محیط زیست و رفاه اجتماعی دوشادوش هم پیش می‌روند. این آیندهٔ آرمانی البته یک‌شبه به دست نخواهد آمد، اما برنامهٔ ده‌ساله پیش‌نیازهای لازم برای حرکت در این مسیر را فراهم کرده است. اکنون اهواز با بهره‌گیری از ارادهٔ جمعی و تجربه‌های تلخ و شیرین گذشته، در آستانهٔ ورق زدن فصل جدیدی از تاریخ خود است؛ فصلی که در آن اهوازِ متحول‌شده نه تنها مایهٔ افتخار خوزستان، بلکه سرمایه‌ای ملی برای ایران فردا خواهد بود.