بابل

طرح توسعه‌ی ده‌ساله‌ی شهر بابل پس از جمهوری اسلامی ایران

مقدمه

شهر بابُل، واقع در استان مازندران در کرانه‌ی جنوبی دریای خزر، یکی از شهرهای مهم و پرجمعیت شمال ایران است. این شهر با موقعیت جغرافیایی ممتاز خود میان دریا و کوهستان البرز، همواره نقش ارتباطی حیاتی میان شرق و غرب مازندران داشته است. بابل که در گذشته با نام «بارفروش» شناخته می‌شد، دارای پیشینه‌ای درخشان در تاریخ و تجارت منطقه بوده و زمانی پس از رشت به عنوان دومین شهر بزرگ شمال کشور شهرت داشت. این شهر که به «شهر بهار نارنج» نیز معروف است (به دلیل وجود صدها هزار اصله درخت نارنج در محدوده‌ی آن)، از دیرباز کانون فرهنگ، آموزش عالی و بازرگانی در مازندران بوده است. وجود دانشگاه‌های معتبر و مراکز درمانی تخصصی در بابل، اهمیت آن را به عنوان قطب علمی و پزشکی استان دوچندان کرده و نشان‌دهنده‌ی ظرفیت بالای انسانی و علمی این شهر در عرصه‌ی ملی است.

چالش‌های فعلی شهر بابل

با وجود پیشینه‌ی پرافتخار، بابل امروز با چالش‌های متعددی دست‌به‌گریبان است که روند توسعه‌ی آن را کند کرده‌اند. نخست، رشد بی‌رویه‌ی جمعیت و گسترش شهری نامتوازن فشار زیادی بر زیرساخت‌های شهری وارد کرده است. مهاجرت گسترده به این شهر طی دهه‌های اخیر موجب تبدیل بسیاری از اراضی حاصلخیز کشاورزی به بافت‌های مسکونی و صنعتی شده و به فرسایش زمین‌های کشاورزی و کاهش تولیدات بومی انجامیده است. این گسترش بی‌برنامه‌ی شهر علاوه بر تهدید امنیت غذایی محلی، باعث تخریب حاشیه‌های سبز پیرامون بابل و ایجاد بافت‌های شهری متراکم و کم‌کیفیت شده است.

دومین معضل عمده، تخریب منابع طبیعی به‌ویژه جنگل‌های اطراف شهر است. جنگل‌های هیرکانی ارزشمند بابل در سال‌های گذشته تحت تأثیر توسعه‌ی نامتوازن و سودجویی دچار آسیب جدی شده‌اند. ساخت‌وساز بی‌رویه در حریم جنگل‌ها و بهره‌برداری غیرقانونی از چوب، عرصه‌های جنگلی را پس رانده و اکوسیستم منطقه را مختل کرده است. از سوی دیگر، بحران زباله و مدیریت پسماند چالشی بحرانی در بابل به شمار می‌آید. روزانه صدها تن زباله‌ی شهری تولید می‌شود که به دلیل ضعف مدیریت و نبود تأسیسات بازیافت کافی، سال‌ها در مجاورت شهر و حتی در دل جنگل‌های اطراف انباشته یا دفن شده است. این امر علاوه بر آلوده‌کردن خاک و آب‌های زیرزمینی (به‌واسطه‌ی شیرابه‌ی زباله‌ها)، چهره‌ی طبیعت زیبای منطقه را مخدوش کرده و سلامت عمومی را به خطر انداخته است. سکونتگاه‌های روستایی در بخش‌هایی مانند بابل‌کنار نیز از انباشت زباله در نزدیکی خود رنج می‌برند که این مسئله نارضایتی عمومی و نگرانی زیست‌محیطی گسترده‌ای ایجاد کرده است.

سومین دسته از مشکلات، چالش‌های شهری و اقتصادی بابل است. این شهر با مشکل ترافیک سنگین و کمبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل روبروست؛ خیابان‌های پر ازدحام و توسعه‌نیافتگی شبکه‌ی حمل‌ونقل عمومی باعث شده رفت‌وآمد درون‌شهری و برون‌شهری دشوار و زمان‌بر شود. طرح کمربندی جنوبی شهر که با هدف کاهش ترافیک آغاز شد، هنوز به طور کامل تکمیل و ایمن‌سازی نشده و همین نقیصه به بروز تصادفات و کندی عبور و مرور انجامیده است. افزون بر این، بابل فاقد برخی زیرساخت‌های کلیدی نظیر فرودگاه و شبکه‌ی ریلی است و پایانه‌ی مسافربری فعلی آن پاسخگوی کامل نیازهای ارتباطی شهروندان نیست. در حوزه‌ی صنعت و اشتغال نیز رکود صنعتی و اقتصادی مشهود است. بابل علی‌رغم دارا بودن شهرک‌های صنعتی و سابقه‌ی فعالیت تولیدی (این شهر یکی از قطب‌های صنعتی استان به‌شمار می‌رفت)، در دهه‌ی اخیر با تعطیلی یا نیمه‌فعال بودن بسیاری از واحدهای تولیدی مواجه بوده است. ضعف در جذب سرمایه‌گذاری تازه و کمبود زمین صنعتیِ آماده برای احداث کارخانه‌های جدید، فرصت‌های شغلی را محدود ساخته و نرخ بیکاری جوانان تحصیل‌کرده را افزایش داده است. مجموعه‌ی این چالش‌ها – از زیست‌محیطی تا زیرساختی و اقتصادی – نشان‌دهنده‌ی نیاز فوری بابل به برنامه‌ریزی علمی و مدیریت کارآمد برای برون‌رفت از وضعیت کنونی است.

ظرفیت‌ها و مزیت‌های بابل

با این همه، شهر بابل از ظرفیت‌ها و مزیت‌های چشمگیری برخوردار است که می‌تواند پایه‌ی جهشی دوباره در مسیر توسعه باشد. نیروی انسانی توانمند و بومی یکی از سرمایه‌های اصلی بابل است؛ نرخ بالای سواد، حضور ده‌ها هزار دانشجو در دانشگاه‌های معتبر شهر (مانند دانشگاه صنعتی نوشیروانی و دانشگاه علوم پزشکی بابل) و وجود نخبگان و خیرین بابلی که در سطح کشور مطرح هستند، پشتوانه‌ای غنی برای پیشرفت علمی، فرهنگی و اقتصادی شهر فراهم کرده است. جامعه‌ی محلی بابل از دیرباز به روحیه‌ی کارآفرینی و بازرگانی شهرت داشته و بسیاری از سرمایه‌گذاران بابلی حتی در دیگر شهرهای کشور نیز فعال‌اند. این سرمایه‌ی اجتماعی و انسانی، ظرفیتی بی‌بدیل برای اجرای طرح‌های توسعه‌ای نوین با مشارکت مردمی به شمار می‌آید.

از منظر جغرافیایی و اقتصادی، بابل موقعیت ارتباطی و تجاری ممتازی در مازندران دارد. قرار گرفتن در میانه‌ی استان، میان شهرهای شرقی و غربی مازندران، باعث شده که این شهر به چهارراه تبادلات منطقه‌ای تبدیل شود. نزدیکی بابل به دریای خزر از شمال و رشته‌کوه‌های البرز از جنوب، تنوع اقلیمی کم‌نظیری را در پیرامون آن به وجود آورده که هم برای کشاورزی پربار است و هم برای گردشگری جذاب. دشت‌های حاصلخیز بابل و آب‌وهوای مرطوب و معتدل آن، شرایط ایده‌آلی برای کشاورزی و باغداری فراهم کرده است. این شهرستان سالانه مقادیر عظیمی از محصولات کشاورزی متنوع از جمله برنج، مرکبات (به‌ویژه نارنج و پرتقال)، کیوی و چای را تولید می‌کند و در تولید برخی محصولات استراتژیک، در سطح کشور رکورددار است. وجود این پایه‌ی قدرتمند کشاورزی فرصت مناسبی برای توسعه‌ی صنایع تبدیلی غذایی مانند کارخانه‌های فراوری برنج، آبمیوه‌گیری، بسته‌بندی محصولات و صنایع لبنی فراهم می‌آورد. همچنین بابل با داشتن کشتزارها، باغات و بازارهای محلی فعال، می‌تواند به هاب تامین مواد اولیه‌ی صنایع غذایی در شمال کشور بدل شود.

زیرساخت‌های آموزشی و درمانی موجود در بابل نیز از مزایای مهم آن است. حضور مراکز درمانی بزرگ و تخصصی و دانشگاه علوم پزشکی فعال، بابل را به قطب خدمات بهداشتی در منطقه بدل کرده که نه‌تنها نیاز شهروندان خود را پوشش می‌دهد بلکه از شهرها و استان‌های مجاور نیز بیمار می‌پذیرد. این امر زمینه را برای توسعه‌ی گردشگری سلامت در کنار دیگر گونه‌های گردشگری مهیا می‌کند. در کنار آن، پیشینه‌ی فرهنگی و تاریخی شهر (از بازارها و بافت قدیم گرفته تا آیین‌های بومی و بناهای تاریخی) و طبیعت چشم‌نواز اطراف آن (جنگل‌های انبوه، رودخانه‌ی بابل‌رود، آبشارها و ییلاقات خوش‌آب‌وهوا) همگی مزیت‌هایی هستند که می‌توانند در برنامه‌ریزی آینده‌ی شهر نقشی کلیدی ایفا کنند. به طور خلاصه، بابل شهری است با ذخیره‌ای غنی از منابع طبیعی، مردمی فرهیخته و موقعیتی استراتژیک؛ شرایطی که اگر به درستی به کار گرفته شوند، این شهر را به یکی از پیشروترین مناطق شمال ایران بدل خواهند کرد.

برنامه‌ی ده‌ساله‌ی توسعه‌ی بابل (با رویکرد لیبرال و علمی)

با آغاز دوره‌ای تازه در دوران پس از جمهوری اسلامی و فراهم شدن زمینه برای نگاهی لیبرال و علمی به مدیریت شهری، فرصت آن رسیده است که بابل از رکود خارج شده و در مسیر توسعه‌ی پایدار قرار گیرد. برنامه‌ی ده‌ساله‌ی پیشنهادی برای توسعه‌ی بابل، بر پایه‌ی اصلاحات ساختاری و بهره‌گیری از دانش روز تدوین شده و محورهای اصلی آن عبارت‌اند از:

چشم‌انداز بابل پس از ده سال

در افق ده‌سال پس از اجرای این برنامه‌ی جامع، بابل سیمایی پایدار، زیبا و پویا خواهد داشت و می‌تواند به عنوان الگویی الهام‌بخش برای توسعه‌ی شهری در شمال کشور مطرح شود. در این چشم‌انداز، بابل شهری است که توانسته میان پیشرفت اقتصادی و حفظ محیط زیست تعادلی مثال‌زدنی برقرار کند. خیابان‌های شهر به جای ترافیک خفه‌کننده، مملو از اتوبوس‌های پاک و دوچرخه‌سوارانی هستند که به راحتی در مسیرهای مخصوص تردد می‌کنند. آسمان شهر از دود و آلودگی پاک‌تر شده و به لطف فضاهای سبز گسترده، هر محله از پارک‌ها و درختزاران خود بهره‌مند است. حاشیه‌ی شهر دیگر خط نامنظمی از ساخت‌وسازهای بی‌رویه نیست، بلکه کمربندی سبز از مزارع احیاشده و جنگل‌های حفاظت‌شده است که همچون ریه‌هایی حیات‌بخش، هوای تازه را به درون بابل می‌فرستند.

در عرصه‌ی اقتصادی، بابل تبدیل به قطب صنایع غذایی و پاک در منطقه شده است. کارخانه‌های مدرن فرآوری محصولات کشاورزی، برندهای مواد غذایی با کیفیت و شرکت‌های دانش‌بنیان فناوری در این شهر فعال‌اند و محصولاتشان به بازارهای ملی و حتی بین‌المللی راه یافته است. نرخ بیکاری جوانان تحصیل‌کرده کاهش چشمگیری یافته زیرا بسیاری از آنان در همین صنایع و شرکت‌های نوپا مشغول به کار شده‌اند یا خود کسب‌و‌کارهای نوآورانه‌ای راه‌اندازی کرده‌اند. سرمایه‌گذاران خصوصی و کارآفرینان، بابل را به خاطر زیرساخت‌های مناسب و مدیریت حمایتگرش انتخاب می‌کنند و پروژه‌های توسعه‌ای دیگر به شعارهای توخالی بدل نمی‌شوند، بلکه در سایه‌ی مدیریت پاسخگو به ثمر می‌نشینند. نظام مدیریتی شفاف و مشارکتی شهر، اعتماد مردم را جلب کرده و شهروندان بابلی با احساس تعلق و غرور، در نگهداری زیرساخت‌ها و پیشبرد طرح‌ها همکاری فعال دارند.

از نظر اجتماعی و فرهنگی، کیفیت زندگی در بابل به میزان قابل توجهی ارتقا یافته است. دسترسی آسان‌تر به حمل‌ونقل عمومی، امکانات آموزشی و درمانی توسعه‌یافته در همه‌ی بخش‌های شهرستان، و فضاهای فرهنگی و ورزشی تازه‌ساز، موجب شده که رفاه و رضایت شهروندان افزایش یابد. با کاهش مهاجرت بی‌رویه به مرکز شهر و رونق گرفتن شهرهای اقماری، همبستگی منطقه‌ای بیشتر شده و توسعه به شکلی متوازن‌تر در همه‌ی شهرستان بابل توزیع شده است.

بابلِ ده سال بعد همچنین نگین گردشگری سبز در مازندران خواهد بود. سالانه گردشگران فراوانی از اقصی نقاط ایران و جهان برای لذت‌بردن از جنگل‌های سرسبز، هوای مطبوع، اقامت در کلبه‌های بوم‌گردی و چشیدن طعم مرکبات و غذاهای محلی به این منطقه سرازیر می‌شوند. بازارچه‌های محلی پررونق، هنرهای دستی و سوغات بابل را به اقتصاد محلی پیوند زده‌اند و حضور گردشگران، درآمد جایگزینی برای کشاورزان و روستاییان فراهم کرده است. شهر با ایجاد موزه‌ها، جشنواره‌های سالانه (مانند جشن بهار نارنج) و حفظ بناهای تاریخی خود، هویت فرهنگی‌اش را به بازدیدکنندگان عرضه می‌کند.

به طور کلی، پس از یک دهه تلاش مستمر و اجرای اصولی برنامه‌های توسعه، بابل از شهری با مشکلات انباشته به شهری پیشرفته و پایدار بدل شده است؛ شهری که در آن شهروندان از کیفیت بالای زندگی برخوردارند، محیط زیست ارج نهاده می‌شود، اقتصاد بر پایه‌ی دانش و مزیت‌های بومی می‌چرخد و مدیریت شهری الگویی از شفافیت و کارآمدی ارائه می‌دهد. چنین بابلی می‌تواند به عنوان مدل موفقی برای سایر شهرهای شمال کشور مطرح شود و نشان دهد که چگونه با برنامه‌ریزی علمی، بهره‌گیری از ظرفیت‌های محلی و حاکمیت خوب، می‌توان بر چالش‌ها فائق آمد و آینده‌ای روشن را رقم زد.