بجنورد
آینده توسعه شهر بجنورد پس از دوران جمهوری اسلامی
مقدمه: موقعیت جغرافیایی، پیشینه و اهمیت بجنورد
شهر بجنورد، مرکز استان خراسان شمالی، در شمالشرق ایران واقع شده و بزرگترین شهر این استان محسوب میشود. این شهر در دامنههای جنوبی رشتهکوههای کپهداغ (آلاداغ) و شمال رشتهکوههای البرز جای گرفته و با میانگین ارتفاع حدود ۱۱۰۰ متر از سطح دریا، برخوردار از آبوهوای معتدل کوهستانی و طبیعت سبز است. وسعت دشتهای پیرامون بجنورد بالا حدود ۱۰۰ کیلومتر مربع است و رودخانههای کوچک فصلی از ارتفاعات اطراف به دشت میریزند. سرسبزی این منطقه – که در تاریخنویسیهای قدیمی هم به آن اشاره شده – همواره عامل تجمع و زندگی پایدار انسانها بوده است. گذشته چندصد ساله بجنورد بهعنوان پایگاه شهری نوپدید در دوره صفویه است؛ آثار باستانی اطراف شهر و خشت و گل برجای مانده از قلعههایی نظیر «کهنهکند» گواهی بر قدمت طولانی سکونت در این سرزمین است. پس از تشکیل استان خراسان شمالی در سال ۱۳۸۳، بجنورد نقش سیاسی و اداری مهمی یافته است. علاوه بر این، مجاورت نسبی با مرز ترکمنستان (حدود ۲۰۰ کیلومتر تا مرز سارافخانکوه) و قرار گرفتن در مسیر ارتباطی شرق به غرب بهویژه جادههای آسیایی و اتصال ریلی مشهد به گرگان، اهمیت تجاری و راهبردی شهر را در منطقه شمالشرق کشور دوچندان کرده است. علاوه بر این، ترکیب قومی متنوع از کردها، ترکمنها، تاتها و ترکهای خراسانی در کنار جمعیت غالب فارسزبان، بجنورد را به شهری با تنوع فرهنگی و ظرفیتهای هنری و صنایع دستی غنی تبدیل کرده است. در مجموع، بجنورد با توجه به موقعیت کوهستانی سرسبز و زمستانهای نسبتاً سرد و ییلاقیاش، گذشته تاریخی غنی و جایگاه اداری-تجاری در شمالشرق ایران، از جهات گوناگونی اهمیت ویژهای دارد.
چالشهای اصلی شهر بجنورد
با وجود موقعیت بالقوه مهم، شهر بجنورد با چالشهای اساسی متعددی مواجه است. از مهمترین آنها میتوان به فقر ساختاری و بیکاری اشاره کرد. اقتصاد منطقه به اندازه کافی متنوع نیست و توسعه صنعتی و کشاورزی چشمگیری رخ نداده است؛ در نتیجه بخش قابلتوجهی از جمعیت از فرصتهای شغلی پایدار محروم ماندهاند. این موضوع بهویژه در بین جوانان مشهود است که بسیاری از آنها به دلیل نبود اشتغال مناسب به حاشیه شهرها یا شهرهای بزرگ مهاجرت کردهاند. کاهش منابع آبی و مشکلات تأمین آب مناسب کشاورزی، خشکسالیهای مکرر و مدیریت ناکارآمد منابع طبیعی نیز تولید ثروت از زمین را دشوار کرده و فقر روستایی و شهری را تشدید کرده است. همینطور، نبود صنایع بزرگ و واحدهای اشتغالآفرین در استان، علیرغم پتانسیلهایی مانند معادن یا مواد معدنی، فرصتهای شغلی غیرکشاورزی را محدود نگه داشته است.
علاوه بر این، تخلیه جمعیت رخ میدهد؛ بهخصوص مهاجرت جوانان تحصیلکرده به کلانشهرهایی مانند مشهد و تهران که موجب کاهش نیروی کار خلاق و پویا در بجنورد شده است. بسیاری از خانههای تازهساز خالی مانده یا در انتظار متقاضی است. این روند، قدرت خرید و سرمایههای انسانی محلی را نیز تضعیف کرده است. تقویت روحیه اقتصادی خوداتکا در شهر نیز به چالش کشیده شده زیرا بسیاری از طرحهای توسعه به بودجه دولتی وابسته است و درآمدهای محلی محدود است؛ شهرداری بجنورد در اساس بودجهای دولتی دارد و توان دریافت مالیات یا عوارض از مناطق حاشیهای کمدرآمد کم شده است. این وضعیت «اتکای شدید به بودجههای دولتی» باعث میشود که بسیاری از پروژههای زیربنایی و خدمات عمومی در محدوده شهر به کندی پیش رود.
در زمینه زیرساختها و خدمات عمومی، بجنورد با نواقص قابل توجهی روبهروست. بخشهایی از شهر هنوز فاقد شبکه جامع فاضلاب هستند و فاضلاب خانگی در بسیاری از محلات حاشیه رها میشود. مشکلات شبکه آبرسانی و برقرسانی در محلههای کمبرخوردار و روستاهای اطراف نیز مشهود است. حملونقل عمومی و جادهها تا حدی ناکافی هستند؛ علیرغم وجود مسیر جادهای به مشهد و گرگان، ازدحام و فرسودگی مسیرها و نبود حملونقل ریلی مستقیم (راهآهن فعلاً نیمهکاره و در دست ساخت است) مسافرت و تجارت را دشوار کرده است. فرودگاه بجنورد نیز ظرفیت محدودی دارد و نیازمند تجهیز است. خدمات رفاهی مانند مراکز بهداشتی و درمانی در بخشهایی از حاشیه شهر و روستاها پوشش کافی ندارند. این ضعفهای زیرساختی و خدماتی از یک سو کیفیت زندگی ساکنان را کاهش داده و از سوی دیگر موجب افزایش هزینهها و نارضایتی عمومی میشود.
در مجموع، نظام مدیریتی موجود و فقدان شفافیت و کارآمدی در برخی دستگاهها نیز به این چالشها دامن زده است. فرایندهای اداری و ساختارهای تصمیمسازی گاهی کند و ناواضح است که انگیزه بخش خصوصی و سرمایهگذار برای ورود به این منطقه را کاهش داده است. به همین دلیل نیاز به اصلاحاتی در سیستم مدیریت شهری، افزایش پاسخگویی، اعمال معیارهای شایستهسالاری و افزایش شفافیت مالی احساس میشود. همه این مشکلات دستبهدست هم دادهاند تا پدیده حاشیهنشینی (با تقریب یکسوم جمعیت شهر در محلات کمبرخوردار) گسترش یابد و مسائل اجتماعی ناشی از فقر و عدم اشتغال تشدید شود. در یک نگاه کلی، فقدان اقتصاد پویا و متنوع، نابرابری در دسترسی به امکانات، و وابستگی به بودجه دولتی، از مهمترین چالشهای ساختاری شهر بجنورد هستند که تا تغییر بنیادی در سیاستگذاری و مدیریت رفع نمیشوند.
مزیتها و ظرفیتهای منطقه
با وجود مشکلات، منطقه بجنورد از ظرفیتها و مزیتهای متعددی برای توسعه برخوردار است. نخست، وضعیت طبیعی منطقه یک سرمایه ارزشمند است؛ کوههای جنگلی و مراتع سرسبز پیرامون شهر، آب و هوای مطبوع بهاری و تابستانی و همچنین مراتع ییلاقی در ارتفاعات، زمینه بهرهبرداری از کشاورزی، دامپروری و گردشگری طبیعتمحور را فراهم میآورد. خاکهای حاصلخیز دشت بجنورد برای محصولاتی مانند گندم، جو و سبزیجات مناسب است و در حواشی شهر زمینهای کشاورزی میوهکاری (مانند باغهای سیب، گیلاس، آلو و زردآلو) و پرورش پنبه وجود دارد. تاریخ کشاورزی منطقه نشان میدهد کشاورزان میتوانند با روشهای نوین (مانند آبیاری تحت فشار یا کشت گلخانهای) راندمان خود را افزایش دهند. علاوه بر این، دامداری سنتی نیز در این منطقه سابقهدار است؛ مراتع طبیعی به خصوص در ارتفاعات پیرامون، ظرفیت نگهداری گوسفند و گاو با گلههای بومی و نژادهای اصلاحشده را فراهم میکند.
از لحاظ منابع طبیعی، گزارشهای کارشناسی حاکی از وجود ذخایر معدنی در سطح استان هستند. بهطور مثال، مطالعات اخیر نشان از وجود معادن طلا و مس در برخی نواحی استان دارد که در صورت سرمایهگذاری و اکتشاف بیشتر، میتواند منبع درآمد و اشتغال جدیدی ایجاد کند. همچنین معادن سنگ معدنی و سنگمرمر محلی نیز در حال بهرهبرداری است که میتواند به صنایع معدنی و صنایعدستی (مثلاً مصنوعات سنگی) خوراک دهد. این امر، مزیت قطعی برای ایجاد نواحی صنعتی معدنی در کنار شهر خواهد بود.
صنایع دستی و سنتی از دیگر توانمندیهای بجنورد و خراسان شمالی است. مردم این منطقه به قالیبافی، گلیمبافی، جاجیم و نمدمالی شهرت دارند؛ طرحها و نقشهای منحصر به فرد فرش و قالیهای بجنورد، ترکیبی از نقشهای ترکمنی و کردستانی را به نمایش میگذارد. این صنایعدستی علاوه بر حفظ فرهنگ غنی منطقه، میتوانند بهعنوان محصولی صادراتی به ویژه به کشورهای آسیای میانه مطرح شوند. همچنین هنرهای چوبتراشی و رنگرزی سنتی و محصولات لبنی محلی (مانند کره و روغن حیوانی خالص) از دیگر دستاوردهای اقتصادی فرهنگی محلی است که با حمایت و بازارسازی میتوانند درآمدزایی کنند.
از منظر موقعیت مرزی، استان خراسان شمالی و شهر بجنورد در نزدیکی مرز جمهوری ترکمنستان واقع شدهاند. این موقعیت جغرافیایی و مرزی یک مزیت مهم تجاری و ترانزیتی به شمار میآید. با بهبود روابط تجاری منطقهای و توسعه زیرساختهای گمرکی و ارتباطی، میتوان بجنورد را به دروازهای برای ورود کالا به آسیای میانه تبدیل کرد. بهعلاوه، قرار گرفتن شهر در مجاورت چندین استان (از جمله خراسان رضوی و خراسان جنوبی) آن را در نقش یک مرکز ارتباطی میان شمالشرق ایران قرار داده است. جادههای اصلی عبوری از شهر میتوانند زمینه ترانزیت به سمت ترکمنستان و دیگر کشورهای همسایه را فراهم آورند و بدین ترتیب بالقوه، رونق اقتصادی به منطقه تزریق شود.
از نظر فرهنگی و گردشگری نیز، بجنورد دارای چندین جاذبه مهم است که میتوانند جایگاه آن را در نقشه گردشگری تقویت کنند. عمارتهای قجری و خیابانهای تاریخی شهر (مانند عمارت سردار مفخم و عمارت جاجرمی) نشاندهنده پیشینه فرهنگی شهر هستند. در اطراف شهر جنگلها و پارکهای طبیعی بینظیری وجود دارد: تفرجگاه بابا امان (با چشمههای معدنی و امکانات اقامتی) و پارک جنگلی پاردیسان (با زیستگاه حیاتوحش و گونههای جانوری بومی) از مکانهای طبیعی مهماند. همچنین مجموعه تاریخی-طبیعی بش قارداش در هفت کیلومتری شمال شهر، با استخرها و فضای سرسبز خود، مقصد سالانه صدها گردشگر و خریداران سوغات بومی است. این جاذبهها پتانسیل جذب توریست داخلی و خارجی را دارند و میتوانند با ایجاد زیرساختهایی نظیر اقامتگاههای بومگردی، هتلهای کوچک، رستورانهای محلی و شرکت در فستیوالهای فرهنگی به ارتقای اقتصاد محلی کمک کنند. در کل، وجود منابع طبیعی فراوان، محصولات کشاورزی متنوع، صنایعدستی غنی، و مکانهای تاریخی و طبیعی زیبا، ظرفیتهاییست که بهشرط برنامهریزی صحیح میتواند زمینه رشد و توسعه پایدار بجنورد را فراهم آورد.
برنامه دهساله توسعه با رویکرد لیبرال و علمی
با بهرهگیری از مزیتها و برطرف کردن کمبودها، میتوان یک برنامه توسعه دهساله برای بجنورد تدوین کرد که بر پایه اصول آزادسازی اقتصاد، دانشبنیان و شفافیت مدیریتی استوار باشد. این برنامه میتواند شامل موارد زیر باشد:
در گام اول، نوسازی زیرساختها و تقویت حملونقل ضروری است. این امر شامل تکمیل شبکه ریلی، جادهای و خدماتی میشود. تکمیل قطار مشهد-بجنورد-گرگان و پروژه جوین-اسفراین-بجنورد برای اتصال راهآهن، اجرای آزادراههای پیشنهادی و بهسازی بزرگراهها (مانند محور بجنورد-مشهد و بجنورد-اسفراین) در دستور کار قرار گیرد. همچنین بهمنظور بهبود حملونقل شهری، میتوان سیستم اتوبوسرانی و حملونقل عمومی را با اتوبوسهای برقی یا کممصرف گسترش داد. در حوزه زیرساختهای شهری، تکمیل شبکه آبرسانی، فاضلاب، برق، گاز و اینترنت پرسرعت (شبکه ملی اطلاعات) برای تمام مناطق شهر بهویژه حاشیهها در دستور اول قرار دارد. بهطور خاص، پروژههای انتقال آب به شهر از منابع مطمئن (مثل بهسازی سد شیرین دره یا حفر چاههای عمیق) باید در نظر گرفته شود. استفاده از فناوریهای هوشمند در مدیریت شهری (حسگرهای محیطی، روشنایی هوشمند معابر و سیستم یکپارچه ترافیک) میتواند کارایی را افزایش دهد. یک رویکرد علمی این است که طرحهای زیربنایی بر پایه مطالعات جمعیتی و فنی انجام شوند تا نیازها دقیقتر سنجیده و منابع محدود بهطور بهینه اختصاص یابد.
گام دوم متمرکز بر احیای کشاورزی و دامداری هوشمند خواهد بود. در این راستا، معرفی روشهای نوین کشاورزی مدرن و هوشمند (مانند آبیاری تحت فشار قطرهای، کشت گلخانهای، بهرهبرداری از آبهای شور با فناوری اسمز معکوس) اولویت دارد. اصلاح نژاد دامها و آموزش دامداران برای افزایش بهرهوری شیر و گوشت (مثلاً با وارد کردن نژادهای برتر گوسفند اصلاحشده) میتواند تولیدات دامی را بالا ببرد. ایجاد مجتمعهای گلخانهای برای تولید سبزیجات و میوههای خارج از فصل و سرمایهگذاری در صنایع تبدیلی کشاورزی (مانند بستهبندی خشکبار، آبمیوه و کنسانتره) به افزایش ارزش افزوده محصولات کمک میکند. مراکز تحقیقاتی و آموزشی کشاورزی با مشارکت دانشگاهها و بخش خصوصی میتوانند خدمات مشاوره به کشاورزان ارائه داده و طرحهای پژوهشی (مثل استفاده از بیوتکنولوژی برای مقاومت گیاهان به خشکی) را پیش ببرند. در نهایت، توسعه نظامهای بیمه کشاورزی و تأمین مالی خرد (وامهای کمبهره به کشاورزان) زمینه را برای گذر از کشاورزی سنتی به هوشمند فراهم میآورد.
در گام سوم، توسعه گردشگری فرهنگی و طبیعی هدفگذاری میشود. برای این منظور، سرمایهگذاری روی زیرساختهای گردشگری ضروری است: احداث هتلها و مهمانسراهای استاندارد و بومگردی در مناطق باباامان و بش قارداش، راهاندازی دفترهای تور و قطبهای فرهنگی برای معرفی هنرهای محلی و صنایعدستی، و نصب تابلوها و مسیرهای راهنمای گردشگری در اماکن تاریخی و طبیعی. برنامهریزی رویدادهای گردشگری مانند جشنوارههای فرشهای دستباف، جشنهای ملی اقوام خراسان شمالی و بازارچههای فصلی محصولات محلی میتواند بازدیدکنندگان را جذب کند. تبلیغات هدفمند در رسانههای ملی و فضای مجازی درباره جاذبههای منطقه (مانند ویدئوهای معرفی پارک پردیسان با حیاتوحش خاص، تیزرهای باغهای گلستانمانند) سبب افزایش گردشگران داخلی و حتی خارجی میشود. از سوی دیگر، حفاظت از محیط زیست کوهستانی و مدیریت پسماند در این مناطق اهمیت دارد؛ ایجاد پارکهای جنگلی جدید در حاشیه شهر و توسعه مسیرهای پیادهروی و دوچرخهسواری طبیعتگردی ضمن جذب مردم، به ارتقای کیفیت زندگی کمک میکند.
در گام چهارم، ایجاد نواحی صنعتی با محوریت صادرات به آسیای میانه دنبال میشود. نیاز است در محدوده اطراف شهر و نزدیکترین نواحی مرزی، «ناحیه ویژه اقتصادی» یا «منطقه آزاد» تعریف شود که از معافیتهای مالیاتی و تعرفهای برای سرمایهگذاران بهرهمند باشد. صنایع اولویتدار شامل صنایع تبدیلی کشاورزی (کارخانجات خشکبار، خوراک دام، کنسروجات)، صنایع غذایی (شیرینیسازی، ماکارونی)، مصالح ساختمانی (گسترش کارخانه سیمان موجود، بتن آماده)، و صنایع سبک (مانند نساجی سنتی، لباس و کیف چرمی) خواهد بود. این صنایع با تکیه بر مواد اولیه محلی و صادرات محصولات نهایی به کشورهای ترکمنستان، ازبکستان و قزاقستان، زمینه رشد اقتصادی فراهم میکنند. سرمایهگذاری در لجستیک مرزی – از جمله ایجاد گمرکهای هوشمند و انبارهای سرپوشیده – فرآیند صادرات را تسهیل میکند. در کنار اینها، آموزش مهارتهای فنی به جوانان (مانند جوشکاری صنعتی، تعمیر و نگهداری ماشینآلات) اطمینان میدهد که نیروی کار محلی توان پاسخگویی به نیازهای صنعت را دارد.
گام پنجم، اصلاح نظام مدیریتی شهری و افزایش شفافیت است. در این راستا، باید مدیریت شهری مبتنی بر دادههای واقعی و مشارکت شهروندی شکل گیرد. بهعنوان مثال، انتشار گزارشهای دورهای از عملکرد شهرداری، بودجهریزی محلهای و ایجاد پلتفرمهای الکترونیکی برای شکایات مردمی، هر دو به افزایش اعتماد عمومی کمک میکند. بهکارگیری مدیران بر اساس شایستگی علمی و فنی، و برگزاری دورههای آموزشی مدیریت شهری مبتنی بر روشهای نوین (مثل دورههای MBA شهری یا کارگاههای «برنامهریزی شهری هوشمند») به اصلاح ساختار اداری یاری خواهد رساند. تقویت نظارتهای مردمی و رسانهای بر پروژهها و مبارزه با فساد اداری میتواند از هدررفت منابع جلوگیری کند. به طور خلاصه، یک مدیریت شفاف و علمی زمینهساز تصمیمهای بهینه و سرعت بخشیدن به پیشرفت میشود.
گام ششم شامل حمایت از کسبوکارهای کوچک، تسهیلات خرد و خصوصیسازی عادلانه است. در این مسیر، اعطای وامهای قرضالحسنه یا کمبهره به کارآفرینان محلی (ویژه زنان، جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی) نقش مهمی دارد. ایجاد سامانههای مشاوره کسبوکار در شهر (شامل آموزش بازاریابی، مدیریت مالی و ثبت شرکت) افرادی را که میخواهند تجارت کوچک یا واحدهای تولیدی خُرد راهاندازی کنند توانمند میسازد. مشارکت در تأسیس کارگاههای خیاطی، قالیبافی و صنایعدستی به صورت تعاونیهای مردمی ظرفیت اشتغالزایی زیادی ایجاد میکند. در مورد خصوصیسازی، واگذاری بنگاههای کمبازده دولتی به افراد و شرکتهای توانمند به شیوهی رقابتی و شفاف میتواند بهرهوری را بالا برد؛ بهشرط آنکه منافعی در دست یک گروه خاص متمرکز نشود و سرمایهگذاران خارجی نیز در صورت تحقق استانداردهای فنی بتوانند وارد شوند. حمایت از اکوسیستم استارتآپها به ویژه در حوزههای فناوری اطلاعات (مثل پلتفرمهای خدمات گردشگری، کشاورزی هوشمند) نیز باید مد نظر باشد.
در نهایت گام هفتم جذب جمعیت و مهاجرت معکوس از شهرهای بزرگ است. ارتقای کیفیت زندگی شهری یکی از راههای مهم این هدف است. برای این منظور باید امکانات رفاهی از جمله پارکها، مراکز فرهنگی و ورزشی، بیمارستانها و مدارس باکیفیت در همه نقاط شهر توسعه یابد. سیاستهای تشویقی برای جوانان دارای ایدههای نو (مانند تسهیلات مالی یا زمین رایگان برای ایجاد کسبوکار) میتواند باعث بازگشت برخی از مهاجران گردد. علاوه بر این، ارتقای سطح دستمزد و ایجاد مشاغل رسمی و پایدار در کنار ارتقای سطح خدمات عمومی (که هزینه زندگی را کاهش میدهد) انگیزه زندگی در بجنورد را افزایش میدهد. تبلیغ تصویری از بجنورد بهعنوان شهری آرام، با هزینههای زندگی پایینتر نسبت به کلانشهرها و طبیعتی نزدیک به شهر نیز میتواند جمعیتی از مهاجران دورمانی یا تحصیلکردگان جوان را به جذب کند. در مجموع، این برنامه دهساله با اتکا به اصول علممحوری (استفاده از آمار و تحقیقات برای برنامهریزی) و رویکرد لیبرال (ایجاد فرصتهای رقابتی و کاهش دخالت دولت غیرضروری)، میتواند بنیادی برای توسعه هماهنگ و پایدار بجنورد ایجاد کند.
چشمانداز دهساله: بجنورد به شهری پایدار و متصل
چشمانداز ده سال آینده شهر بجنورد، تبدیل شدن به یک شهر پایدار و سبز با اقتصادی متنوع و همهجانبه است. در این چشمانداز، اقتصاد شهر تنها به بخش کشاورزی یا خدمات دولتی محدود نیست؛ بلکه ترکیبی از صنعت پردازشی و معدنی، زیرساختهای حملونقل و گردشگری را در بر میگیرد. اشتغال پایدار و فراگیر برای تمام اقشار اجتماعی فراهم آمده و نرخ بیکاری به حداقل رسیده است. اصلاح نظام مدیریت شهری و خصوصیسازی عادلانه باعث شده تا شهر براساس شفافیت و مشارکت مدنی توسعه یابد و هزینههای عمومی کاهش یافته باشد. محیطزیست نیز در این تصویر پایدار حفظ شده و چشماندازی سرسبز و پاک از بجنورد قابل رؤیت است: آبوخاک بهدقت مدیریت میشوند، جنگلها و پارکهای طبیعی گسترش یافته و شبکه حملونقل پاک و عمومی، آلودگی هوا و ترافیک را به حداقل رسانده است.
از نظر جغرافیایی و ارتباطی، بجنورد به «پل ارتباطی» و مرکز لجستیک منطقه شمالشرق و آسیای میانه تبدیل میشود. دسترسی جادهای و ریلی به مراکز استانهای اطراف و مرزهای ترکمنستان تسهیل شده و شهر به هاب ترانزیتی محسوب میشود. فعالیت بنادر خشک (باراندازهای ریلی) و مراکز توزیع کالا در حومه شهر جریان تجارت را رونق داده است. با گسترش زیرساختهای ارتباطی دیجیتال، بجنورد حتی میتواند نقش قطب فناوری اطلاعات و صنایع نرم (نظیر طراحی بازی یا کشاورزی دقیق از راه دور) برای کشورهای همسایه را برعهده گیرد. در زمینه اجتماعی و فرهنگی، وضعیت رفاهی مردم بهبود یافته؛ مراکز آموزشی و پژوهشی ممتاز (از دانشگاهها تا آموزشگاههای فنی) نیروی کار ماهر تربیت میکنند و مشارکت گسترده شهروندان در برنامههای فرهنگی موجب تقویت هویت محلی شده است.
به بیان خلاصه، در پایان دهه آینده شهر بجنورد میتواند نماد توسعه متوازن و پایدار در شمالشرق کشور باشد: شهری با اقتصاد متکثر (پایدار و مبتنی بر منابع چندگانه)، اشتغال بالا و امنیت شغلی، فناوریهای نوین در زندگی روزمره و صنعتیسازی هدفمند. محیط زیست آن حفظشده و شبکه حملونقل پاک آن را به استانهای همجوار و کشورهای آسیای میانه متصل کرده است. در این چشمانداز، بجنورد به شهری تبدیل میشود که نه تنها مردم خود را در رفاه روزافزون میبیند، بلکه در مقام یک قطب منطقهای برای پیوند اقتصادی و فرهنگی شمالشرق ایران و آسیای مرکزی میدرخشد.