خرم‌آباد

خرم‌آباد: چشم‌انداز توسعهٔ ده‌ساله

مقدمه

خرم‌آباد، مرکز استان لرستان، در دل رشته‌کوه‌های زاگرس واقع شده و یکی از کهن‌ترین شهرهای ایران است. این شهر از دیرباز به واسطهٔ موقعیت جغرافیایی استراتژیک، منابع آبی فراوان و آثار تاریخی برجسته همچون قلعهٔ فلک‌الافلاک، پل شاپوری و گرداب سنگی جایگاهی ویژه در تاریخ و جغرافیای کشور داشته است. قرار گرفتن در یک درهٔ حاصلخیز، وجود رودخانه‌های دائمی و آبشارهای متعدد و نیز تنوع طبیعی، خرم‌آباد را از دیرباز به شهری زیست‌پذیر و کانونی برای سکونت و تجارت بدل کرده است. با این حال، در دهه‌های اخیر، کمبود سرمایه‌گذاری، بیکاری گسترده و مشکلات زیست‌محیطی موجب شده است که این شهر نتواند سهم واقعی خود را در اقتصاد ملی ایفا کند. آیندهٔ خرم‌آباد در گروی آن است که بتواند از موقعیت ممتاز طبیعی و فرهنگی خود برای توسعهٔ پایدار بهره گیرد.

چالش‌ها و مزیت‌ها

خرم‌آباد امروز با مجموعه‌ای از چالش‌های ساختاری مواجه است. بیکاری بالا و فقر ریشه‌دار مهم‌ترین معضل اجتماعی شهر به شمار می‌آید که موجب مهاجرت گستردهٔ جوانان به سایر نقاط کشور شده است. ضعف زیرساخت‌های صنعتی و خدماتی، نبود سرمایه‌گذاری خصوصی و اتکای بیش از حد به بودجه‌های دولتی، اقتصاد شهر را شکننده و وابسته کرده است. کمبود حمل‌ونقل مدرن – به‌ویژه نبود اتصال ریلی – موجب شده هزینه‌های جابه‌جایی کالا و مسافر بالا باشد و شهر از مسیرهای اصلی تجارت ملی و منطقه‌ای باز بماند. همزمان، تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی‌ها منابع آبی را تحت فشار قرار داده و بهره‌برداری بی‌رویه از جنگل‌های بلوط و مراتع، تعادل زیست‌محیطی منطقه را مختل کرده است.

در مقابل، خرم‌آباد مزیت‌های منحصر‌به‌فردی دارد. منابع آبی هرچند کاهش یافته اما همچنان در مقایسه با بسیاری از نقاط کشور غنی است و می‌تواند با مدیریت علمی پایهٔ کشاورزی نوین قرار گیرد. زمین‌های حاصلخیز و مراتع کوهستانی امکان توسعهٔ کشاورزی و دامپروری پایدار را فراهم می‌کند. موقعیت جغرافیایی خرم‌آباد در میانهٔ راه پایتخت به جنوب‌غرب، این شهر را به حلقه‌ای بالقوه برای ترانزیت کالا و مسافر بدل کرده است. آثار تاریخی و طبیعی کم‌نظیر، از قلعهٔ فلک‌الافلاک گرفته تا آبشارهای بیشه و نوژیان، ظرفیت گردشگری بزرگی را در دل خود دارند. افزون بر این، اقلیم آفتابی و بادخیز بخش‌هایی از منطقه، فرصت مناسبی برای توسعهٔ انرژی‌های تجدیدپذیر به شمار می‌آید. این مجموعهٔ مزیت‌ها نشان می‌دهد که خرم‌آباد با وجود مشکلات، توانایی آن را دارد که در یک برنامهٔ ده‌ساله، مسیر توسعه‌ای نوین و پایدار را طی کند.

برنامهٔ ده‌سالهٔ توسعه

در افق ده سالهٔ آینده، برنامهٔ توسعهٔ خرم‌آباد باید بر چهار ستون اصلی بنا شود: کشاورزی نوین و صنایع تبدیلی، صنعتی‌سازی و بخش خصوصی، زیرساخت‌های ارتباطی، گردشگری و میراث فرهنگی، و عدالت اجتماعی همراه با حفاظت محیط‌زیست.

نخست، اصلاح کشاورزی و صنایع تبدیلی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. کشاورزی سنتی خرم‌آباد به دلیل مصرف بالای آب و بهره‌وری اندک دیگر پاسخ‌گو نیست. باید الگوی کشت تغییر کند و محصولات کم‌آب‌بر و مقاوم جایگزین شوند. توسعهٔ کشت گلخانه‌ای، استفاده از سیستم‌های آبیاری تحت فشار و هوشمند، و بهره‌گیری از بذرهای اصلاح‌شده می‌تواند بهره‌وری را افزایش دهد. همزمان، ایجاد واحدهای صنایع تبدیلی در نزدیکی مزارع – مانند کارخانه‌های بسته‌بندی میوه، تولید فرآورده‌های لبنی و فرآوری گیاهان دارویی – زنجیرهٔ ارزش را کامل می‌کند و از خام‌فروشی جلوگیری خواهد کرد. چنین صنعتی‌سازی روستایی، علاوه بر افزایش درآمد کشاورزان، به ایجاد اشتغال گسترده نیز می‌انجامد.

دوم، رشد صنایع کوچک و متوسط با محوریت بخش خصوصی باید راهبردی مرکزی باشد. خرم‌آباد برای جهش اقتصادی نیازمند خروج از وابستگی به دولت است. شهرک‌های صنعتی باید بازسازی و مجهز شوند تا بستری برای شکل‌گیری کارگاه‌های تولیدی و شرکت‌های دانش‌بنیان فراهم گردد. صنایع سبک مانند پوشاک، محصولات غذایی فرآوری‌شده، صنایع دستی و قطعات صنعتی می‌توانند با سرمایه‌گذاری نسبتاً اندک راه‌اندازی شوند و هزاران فرصت شغلی ایجاد کنند. منطقهٔ ویژهٔ اقتصادی خرم‌آباد نیز باید به موتور جذب سرمایه‌گذاری و صادرات تبدیل شود. در این مسیر، ایجاد مراکز نوآوری و حمایت از استارتاپ‌ها می‌تواند نیروهای تحصیل‌کردهٔ بومی را در شهر نگه دارد و به خلق ارزش افزودهٔ جدید منجر شود.

سوم، ارتقای زیرساخت‌های حمل‌ونقل کلید اتصال خرم‌آباد به اقتصاد ملی است. تکمیل خط راه‌آهن خرم‌آباد-دورود-اندیمشک باید در اولویت قرار گیرد تا شهر به شبکهٔ ریلی کشور بپیوندد. این اتصال، هزینهٔ جابه‌جایی کالا و مسافر را کاهش داده و خرم‌آباد را به گره‌ای ترانزیتی بدل خواهد کرد. جاده‌های اصلی شهر باید چهاربانده و ایمن شوند و کمربندی‌های جدید برای کاهش ترافیک ایجاد گردد. فرودگاه خرم‌آباد نیز باید توسعه یابد تا پروازهای منظم داخلی و حتی منطقه‌ای برقرار شود. چنین زیرساختی سرمایه‌گذاران و گردشگران را به شهر جذب خواهد کرد و امکان پیوند اقتصادی بیشتر را فراهم می‌کند.

چهارم، توسعهٔ گردشگری و میراث فرهنگی می‌تواند به یکی از پایه‌های اقتصاد شهر بدل شود. قلعهٔ فلک‌الافلاک باید به‌عنوان یک مرکز گردشگری بین‌المللی مرمت و معرفی شود. پل شاپوری، منارهٔ آجری و دیگر آثار تاریخی باید بازسازی و به صورت یکپارچه به گردشگران عرضه گردند. دریاچه‌ها، آبشارها و طبیعت بکر اطراف خرم‌آباد باید با ایجاد زیرساخت‌های گردشگری پایدار و بوم‌گردی به منبع درآمدی تازه تبدیل شوند. جشنواره‌های فرهنگی و بازارچه‌های صنایع دستی می‌توانند به هویت شهری رونق ببخشند و گردشگری داخلی و خارجی را توسعه دهند.

پنجم، عدالت اجتماعی و مبارزه با فقر بخشی جدایی‌ناپذیر از این برنامه است. ایجاد صندوق‌های اعتبارات خرد برای حمایت از زنان و جوانان، آموزش‌های فنی و حرفه‌ای برای بیکاران و تقویت تعاونی‌های محلی ابزارهایی هستند که چرخهٔ فقر را خواهند شکست. به جای یارانه‌های مصرفی، سرمایه باید به سمت کارآفرینی کوچک و متوسط هدایت شود تا هر خانوادهٔ خرم‌آبادی امکان دسترسی به یک منبع پایدار درآمدی داشته باشد.

در نهایت، محیط‌زیست و انرژی‌های تجدیدپذیر باید در قلب توسعهٔ خرم‌آباد قرار گیرد. احداث نیروگاه‌های خورشیدی در دشت‌های اطراف شهر، استفاده از توربین‌های بادی در ارتفاعات و گسترش مشاغل سبز می‌تواند همزمان انرژی پاک تولید کرده و اشتغال ایجاد کند. حفاظت از جنگل‌های بلوط با برنامه‌های جنگل‌کاری و اطفای حریق، احیای رودخانهٔ خرم‌رود و کاهش آلودگی‌های صنعتی نیز بخشی از نقشهٔ توسعهٔ پایدار شهر خواهد بود.

چشم‌انداز ده‌ساله

ده سال پس از اجرای این برنامه، خرم‌آباد دیگر چهرهٔ شهری محروم و بیکار را نخواهد داشت. کشاورزی آن علمی و پربازده شده و محصولاتش با بسته‌بندی و برند مشخص در بازارهای ملی و منطقه‌ای عرضه می‌شود. صنایع کوچک و متوسط در شهرک‌های صنعتی رونق گرفته‌اند و فرصت‌های شغلی فراوانی فراهم کرده‌اند. خط راه‌آهن و جاده‌های ایمن، خرم‌آباد را به حلقه‌ای مهم در شبکهٔ ترانزیت کشور بدل کرده است. گردشگری تاریخی و طبیعی شکوفا شده و سالانه هزاران گردشگر داخلی و خارجی به دیدن قلعهٔ فلک‌الافلاک، پل شاپوری و آبشارهای لرستان می‌آیند.

در این چشم‌انداز، نرخ بیکاری کاهش چشمگیری یافته و مهاجرت معکوس آغاز شده است. خانواده‌ها از فقر ساختاری رهایی یافته‌اند و شهر از نظر خدمات شهری، آموزش و بهداشت ارتقا یافته است. خرم‌آباد در افق ده‌ساله، نه‌تنها مرکز اداری لرستان بلکه قطب اقتصادی، گردشگری و فرهنگی غرب ایران خواهد بود؛ شهری که با اتکا به منابع طبیعی، میراث تاریخی و مدیریت علمی، جایگاه خود را به‌عنوان «نگین زاگرس» باز یافته است.