تبریز
آیندهٔ توسعهٔ تبریز پس از پایان جمهوری اسلامی
مقدمه
تبریز بهعنوان مرکز استان آذربایجان شرقی و یکی از کلانشهرهای مهم شمالغرب ایران، از دیرباز نقش ویژهای در تاریخ اقتصادی کشور ایفا کرده است. این شهر پرجمعیت (حدود ۱٫۶ میلیون نفر در محدودهٔ شهری) همواره کانون مراودات تجاری و دروازهٔ ایران برای ارتباط با غرب بوده است. موقعیت جغرافیایی تبریز در مجاورت مرزهای ترکیه، جمهوری آذربایجان (منطقهٔ نخجوان) و نزدیکی به ارمنستان، آن را به گذرگاهی راهبردی برای ترانزیت کالا و تبادل فرهنگی با قفقاز و آناتولی تبدیل کرده است. در دوران قاجار و اوایل قرن نوزدهم، رونق مسیرهای بازرگانی تبریز–ترابوزان و تبریز–تفلیس اهمیت اقتصادی این شهر را دوچندان کرد و تبریز به مرکز بزرگ تجارت منطقه بدل شد. همچنین تبریز در تاریخ معاصر ایران پیشتاز نوگرایی صنعتی و اجتماعی بوده است؛ از تأسیس اولین اتاق بازرگانی و صنایع مدرن گرفته تا خاستگاه جنبش مشروطهخواهی که نشاندهندهٔ روحیهٔ آزادیخواه و توسعهگرای مردم این دیار است.
از نظر صنعتی، تبریز پس از تهران یکی از قطبهای قدیمی صنعت کشور بهشمار میرود. در دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ خورشیدی، ایجاد کارخانههای بزرگی نظیر ماشینسازی تبریز و تراکتورسازی تبریز این شهر را به قلب تپندهٔ صنعت سنگین ایران تبدیل کرد. علاوه بر صنایع سنگین، تبریز به خاطر تولیدات سنتی و هنری خود نیز مشهور است؛ فرش تبریز بهعنوان یکی از نفیسترین فرشهای دستباف جهان، چرم و کفش تبریز بهعنوان بهترین محصولات چرمی کشور، و شیرینیها و شکلاتهای تبریز (از جمله برندهای قدیمی و معتبری چون آیدین و شیرینعسل) همواره در بازارهای ایران و منطقه محبوب بودهاند. مجموعهٔ تاریخی بازار تبریز که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است، گواهی بر تاریخ پرفرازونشیب تجارت و صنعت در این شهر است. این بازار بزرگترین بازار سرپوشیدهٔ جهان محسوب میشود و قرنها مرکز تبادل کالا، بهویژه فرش و صنایعدستی، بوده و هنوز هم در قلب اقتصادی شهر نقشآفرینی میکند.
با این حال، طی دهههای اخیر تبریز علیرغم پتانسیلهای فراوان، با چالشهای گوناگونی دستبهگریبان بوده است. تمرکز شدید امکانات و تصمیمگیریهای کلان در پایتخت (تهران) و سیاستهای اقتصادی ناکارآمد دوران جمهوری اسلامی، آهنگ پیشرفت تبریز را کند کرده و موجب خروج سرمایهها و نیروی انسانی نخبه از این شهر شده است. زیرساختهای شهری و صنعتی تبریز در بسیاری حوزهها دچار فرسودگی شده و نیازمند نوسازی اساسی هستند. در عین حال، تبریز از برخی مزیتهای منحصربهفرد بهره میبرد که میتواند سکوی پرشی برای توسعهٔ آینده باشد. اکنون و در دوران پساجمهوری اسلامی، فرصتی تاریخی فراهم شده است تا با رویکردی لیبرال و علمی به توسعه، تبریز جایگاه شایستهٔ خود را بهعنوان شهری پیشرو در ایران و منطقه بازیابد. در ادامه، ضمن بررسی مهمترین چالشها و مزیتهای تبریز، برنامهای جامع برای توسعهٔ دهسالهٔ این شهر با تکیه بر اقتصاد آزاد، دانش روز و مشارکت بخش خصوصی ارائه میشود و چشمانداز روشنی از تبریز در افق دهساله ترسیم خواهد شد.
چالشها و مزیتها
برای برنامهریزی آیندهٔ تبریز، باید ابتدا نقاط ضعف و قوت وضع موجود شناسایی شوند. تبریز پس از سالها سیاستگذاری متمرکز و اقتصاد دولتی، با مجموعهای از چالشها مواجه است، در حالیکه مزیتهای ارزشمندی نیز در اختیار دارد:
چالشها
- تمرکز قدرت و بودجه در تهران: ساختار متمرکز حکومت در دهههای گذشته بخش اعظم منابع مالی و تصمیمگیری را به پایتخت کشانده است. این تمرکزگرایی موجب شده استانها و شهرهایی مانند تبریز از بودجهٔ عمرانی و سرمایهگذاری عادلانه محروم بمانند. بسیاری از پروژههای بزرگ زیرساختی تبریز بهدلیل وابستگی به تصمیمات مرکز، کند یا نیمهکاره رها شدهاند. در نتیجه توسعهٔ تبریز نسبت به ظرفیتهای واقعی آن عقب مانده و نابرابری منطقهای تشدید شده است. کاهش تمرکز قدرت و اعطای اختیارات بیشتر به مدیریتهای محلی، یکی از نیازهای اساسی برای شکوفایی تبریز در آینده است.
- فرسودگی زیرساختها: بخش قابل توجهی از زیرساختهای شهری و صنعتی تبریز اکنون عمر بالایی دارند و بازدهی لازم را ندارند. برای مثال، شبکهٔ حملونقل شهری (اتوبوسها، تاکسیها و حتی بخشی از ناوگان قطار شهری) دچار کهنگی است و امکانات مدرن حملونقل در حد انتظار فراهم نشده. زیرساختهای صنعتی نیز عمدتاً به تکنولوژیهای قدیمی متکی هستند؛ کارخانههای مادر نظیر ماشینسازی سالهاست بهروزرسانی اساسی نداشتهاند و همین امر بهرهوری تولید را کاهش داده است. همچنین شبکههای آب، برق و گاز تبریز در برخی نقاط با فرسودگی و هدررفت انرژی مواجهاند. این وضعیت نهتنها هزینههای نگهداری را بالا برده، بلکه ظرفیت رقابتپذیری تبریز را نیز محدود کرده است.
- ضعف در نوسازی صنایع و فناوری: صنایع تبریز که زمانی در زمرهٔ پیشرفتهترینهای کشور بودند، امروز برای رقابت در بازار جهانی به نوسازی و انتقال فناوری نیاز مبرم دارند. تحریمهای بینالمللی و انزوای اقتصادی در دورهٔ جمهوری اسلامی موجب شد ورود فناوریهای نوین و ماشینآلات پیشرفته به کشور محدود شود و صنایع تبریز از قافلهٔ صنعت ۴٫۰ عقب بمانند. بسیاری از کارخانههای تبریز با ماشینآلات قدیمی و نیروی کار سنتی فعالیت میکنند که بهرهوری پایین و مصرف انرژی بالایی دارد. نبود برنامهٔ جامع برای بازسازی صنعتی و سرمایهگذاری در تحقیقوتوسعه (R&D) باعث شده شکاف فناوری میان صنایع تبریز و استانداردهای جهانی افزایش یابد. این شکاف اگر برطرف نشود، در بلندمدت مزیت صنعتی تبریز را تضعیف خواهد کرد.
- خروج سرمایه و مهاجرت نخبگان: در سالهای اخیر شاهد روند نگرانکنندهٔ خروج سرمایههای مالی و انسانی از تبریز بودهایم. بهدلیل عدم اطمینان به ثبات اقتصاد کلان و کمبود فرصتهای جذاب سرمایهگذاری محلی، بسیاری از سرمایهداران تبریزی ترجیح دادهاند داراییهای خود را به تهران یا خارج از کشور منتقل کنند. همچنین جوانان تحصیلکرده و کارآفرینان تبریزی با چشمانداز اشتغال محدود در صنایع قدیمی یا نبود فضای کسبوکار رقابتی، به مهاجرت روی آوردهاند. بخش قابل توجهی از فارغالتحصیلان دانشگاههای تبریز برای یافتن شغل مناسب رهسپار شهرهای دیگر یا کشورهای خارجی میشوند. این فرار مغزها و سرمایهها نهتنها بافت جمعیتی استان را پیرتر کرده، بلکه ظرفیت نوآوری و خلق کسبوکارهای جدید را نیز کاهش داده است. مهار این روند و ایجاد جذابیت برای بازگشت سرمایه و نخبگان، برای آیندهٔ تبریز حیاتی خواهد بود.
- آلودگی زیستمحیطی: توسعهٔ صنعتی و شهری تبریز بدون توجه کافی به ملاحظات زیستمحیطی پیامدهای نامطلوبی به همراه داشته است. آلودگی هوا به یکی از معضلات اصلی تبریز بدل شده؛ افزایش شمار خودروهای شخصی و فرسودگی ناوگان حملونقل عمومی، همراه با انتشار آلایندههای صنعتی (از نیروگاه حرارتی و صنایع پتروشیمی گرفته تا کارخانههای بزرگ)، کیفیت هوا را کاهش داده است. روزهایی با هوای ناسالم برای گروههای حساس در تبریز رو به افزایش بوده و این امر سلامت شهروندان را تهدید میکند. علاوه بر هوا، منابع آب زیرزمینی و رودخانههای اطراف شهر نیز در معرض آلودگی صنعتی قرار گرفتهاند. از سوی دیگر خشکشدن بخش اعظم دریاچهٔ ارومیه در نزدیکی تبریز، تعادل محیطی منطقه را بههم زده و طوفانهای نمک و گردوغبار را به یک تهدید تازه تبدیل کرده است. نبود سیستم دفع بهینهٔ پسماند شهری و بازیافت محدود نیز از دیگر چالشها در حوزهٔ محیط زیست شهری تبریز است. برای دستیابی به توسعهٔ پایدار، تبریز باید همزمان با صنعتیشدن، حفظ محیط زیست و ارتقای شاخصهای زیستمحیطی را در اولویت قرار دهد.
- کمبود سرمایهگذاری بخش خصوصی: اقتصاد تبریز طی دهههای گذشته بیش از حد به صنایع دولتی و خصولتی (وابسته به نهادهای حکومتی) متکی بوده است. سهم سرمایهگذاری مستقیم بخش خصوصی، بهویژه سرمایهگذاران بینالمللی، در توسعهٔ شهری و صنعتی تبریز ناچیز بوده که عمدتاً ناشی از فضای کسبوکار نامساعد، بوروکراسی پیچیده و تحریمهای خارجی بوده است. پروژههای بزرگ شهری (مانند طرحهای عمرانی، حملونقل یا بازآفرینی بافت فرسوده) عمدتاً با بودجههای دولتی پیش رفته که در سالهای اخیر بهدلیل مشکلات مالی دولت، بسیاری از این پروژهها نیمهکاره ماندهاند. در بخش صنعت نیز خصوصیسازیهای ناکارآمد (مانند واگذاری ماشینسازی تبریز در گذشته) گاه به افت تولید و رکود انجامیده است. عدم حضور فعال بخش خصوصی پویا باعث کاهش رقابتپذیری، نوآوری کمتر و کمبود منابع مالی تازه در اقتصاد تبریز شده است. ایجاد اعتماد برای بخش خصوصی، تضمین حقوق مالکیت و مشوقهای سرمایهگذاری از نیازهای فوری تبریز در دورهٔ جدید است.
مزیتها
- موقعیت استراتژیک لجستیکی: تبریز در چهارراه کریدورهای تجاری منطقه قرار گرفته و از این جهت موقعیتی کمنظیر دارد. قرارگیری در مسیر کریدور بینالمللی شرق–غرب (ارتباطدهندهٔ ترکیه و اروپا به آسیای مرکزی و چین) و نیز نزدیکی به مسیر کریدور شمال–جنوب (ارتباطدهندهٔ روسیه و قفقاز به خلیج فارس) فرصتهای طلایی برای تبدیلشدن به مرکز لجستیک منطقهای در اختیار تبریز میگذارد. تبریز با فاصلهٔ نسبتاً کم تا بنادر ترکیه (مدیترانه) و دسترسی ریلی و جادهای به مرزهای اروپا و قفقاز، میتواند هاب ترانزیت کالاهای عبوری از ایران باشد. وجود مرزهای فعال بازرگان، رازی و جلفا در پیرامون تبریز امکان مبادلات سریع با ترکیه، جمهوری آذربایجان و ارمنستان را فراهم کرده است. اگر زیرساختهای حملونقل (بخصوص شبکهٔ ریلی و بزرگراهی) تقویت شوند، تبریز قادر خواهد بود نقش سنتی خود بهعنوان دروازهٔ تجاری ایران را احیا کند و از محل ترانزیت و انبارداری کالا درآمد و اشتغال قابل توجهی کسب نماید. این مزیت جغرافیایی در عصر پساتحریم و با گسترش تجارت منطقهای اهمیتی دوچندان خواهد داشت.
- خوشههای صنعتی قدیمی و پایهٔ صنعتی متنوع: تبریز میراثدار یکی از قدیمیترین پایگاههای صنعتی ایران است و صنایع مادر و سنتی متعددی در این شهر و حومه تجمع یافتهاند. صنایع ماشینسازی و تجهیزات صنعتی (نظیر مجموعهٔ ماشینسازی تبریز و ریختهگریها)، صنایع قطعهسازی خودرو و ماشینآلات، تولید تراکتور و ماشینآلات کشاورزی، صنایع غذایی و شکلاتسازی، چرم و کفش و بهویژه تولید فرش دستباف از دیرباز جزو مزیتهای صنعتی تبریز بودهاند. این خوشههای صنعتی علیرغم فرسودگی تجهیزات، دارای سرمایههای انسانی باتجربه، برندهای شناختهشده و شبکهٔ تامین مرتبط هستند. برای مثال تبریز دهههاست یکی از مراکز اصلی تولید قطعات خودرو در ایران بوده و بسیاری از قطعهسازان معتبر در شهرکهای صنعتی اطراف آن مستقرند. در صنعت فرش نیز تبریز مرکز طراحی و بافت فرشهای هنری ارزشمند است که در بازارهای صادراتی طرفداران خود را دارد. وجود این پایهٔ صنعتی متنوع به این معنی است که تبریز برای صنعتیشدن نیاز به شروع از صفر ندارد؛ بلکه با نوسازی و بازآفرینی همین صنایع سنتی میتواند موتور محرکهٔ اقتصاد خود را بهسرعت روشن کند. تجربه، مهارت فنی نیروی کار، و فرهنگ صنعتی موجود در تبریز داراییهای ناملموسی هستند که توسعهٔ آتی را تسهیل میکنند.
- مراکز علمی و دانشگاهی توانمند: تبریز یک شهر دانشگاهی برجسته در ایران است و دانشگاه تبریز بهعنوان دومین دانشگاه قدیمی کشور (پس از دانشگاه تهران) شناخته میشود. علاوه بر دانشگاه تبریز، وجود دانشگاههای معتبری چون دانشگاه علوم پزشکی تبریز، دانشگاه صنعتی سهند، دانشگاه هنر اسلامی تبریز و چندین مرکز آموزش عالی و پژوهشی دیگر، این شهر را به قطب علمی شمالغرب کشور بدل کرده است. سالانه هزاران فارغالتحصیل در رشتههای فنیمهندسی، پزشکی، علوم پایه و علوم انسانی از دانشگاههای تبریز وارد بازار کار میشوند. حضور این نیروی انسانی تحصیلکرده یک مزیت کلیدی است که میتواند پشتوانهٔ توسعهٔ فناوریمحور و دانشبنیان باشد. علاوه بر این، تبریز در جذب دانشجویان خارجی منطقه (بهخصوص از کشورهای همسایه نظیر عراق، جمهوری آذربایجان و ترکیه) موفق عمل کرده و با بینالمللیتر شدن دانشگاهها، امکان تعاملات علمی و فرهنگی فرامرزی را فراهم ساخته است. مراکز تحقیقاتی و پارکهای علم و فناوری در تبریز پایههای اولیهٔ اکوسیستم نوآوری را شکل دادهاند که در صورت حمایت و سرمایهگذاری میتوانند به رشد استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان بومی منجر شوند.
- میراث تاریخی و فرهنگی غنی: تبریز یکی از شهرهای کهن و تاریخساز ایران است که لایههای عمیقی از فرهنگ و هنر را در خود جای داده. وجود دهها بنای تاریخی ارزشمند (از جمله ارگ علیشاه، مسجد کبود، خانههای مشروطه و شهریار، مقبرهالشعرا و بسیاری کاروانسراها و حمامهای قدیمی) این شهر را به موزهای زنده تبدیل کرده است. بازار بزرگ تبریز که پیشتر به آن اشاره شد، نه فقط یادگاری اقتصادی که میراثی فرهنگی از زندگی اجتماعی و معماری ایرانی-اسلامی است. صنایع دستی تبریز، مانند قالیبافی، ورنیبافی، قلمزنی و سفالگری نیز شهرت ملی و جهانی دارند. این میراث فرهنگی غنی، سرمایهای برای توسعهٔ گردشگری است. تبریز با عنوان «شهر اولینها» در تاریخ معاصر ایران شناخته میشود (از اولین چاپخانه و سینما گرفته تا اولین شهرداری و ایستگاه آتشنشانی) و این پیشینهٔ درخشان، هویت منحصربهفردی به شهر بخشیده که در جذب گردشگران فرهنگی و تاریخی مؤثر است. مزیت فرهنگی تبریز فقط محدود به بناها نیست؛ مردمان تبریز به勤کاری، میهماننوازی و فرهنگ شهرنشینی شهرت دارند که خود عامل مهمی در ایجاد تصویر مثبت از شهر برای سرمایهگذاران و بازدیدکنندگان خواهد بود.
- پیوندهای منطقهای و فراملی در تجارت: جامعهٔ تبریز و آذربایجان شرقی دارای اشتراکات زبانی و فرهنگی با کشورهای همسایهٔ شمالغربی ایران است. ترکزبان بودن اکثریت مردم تبریز یک مزیت ارتباطی در تعامل با کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان محسوب میشود. تجار و بازرگانان تبریزی به طور سنتی در شهرهایی مثل استانبول، باکو و ایروان فعال بوده یا دفاتر تجاری داشتهاند و شبکههای بازرگانی فرامرزی آنان هنوز پویاست. حضور سرمایهگذاران خصوصی از ترکیه در بخشهایی از اقتصاد محلی (برای نمونه در منطقهٔ آزاد ارس و برخی کارخانههای مشترک) حاکی از ظرفیت بالای همکاریهای اقتصادی تبریز با همسایگان است. از سوی دیگر، موقعیت مرزی تبریز فرصت توسعهٔ تجارت چمدانی و بازارچههای مرزی را نیز فراهم کرده که میتواند با ساماندهی رسمی، به تجارت قانونی و گردشگری خرید بدل شود. سابقهٔ اعتماد متقابل بین تجار تبریز با تجار قفقاز و آناتولی، و آشنایی آنها با زبان و فرهنگ یکدیگر، مزیتی نرم است که روند گسترش روابط تجاری را تسریع خواهد کرد. به بیان دیگر، تبریز میتواند نقش پل ارتباطی اقتصاد ایران با قفقاز و اروپا را بازی کند؛ نقشی که احیای آن در دوران پس از انزوای بینالمللی، هم برای تبریز و هم برای کل کشور ارزشمند خواهد بود.
برنامهٔ دهسالهٔ توسعه
با درنظرگرفتن چالشها و مزیتهای یادشده، یک برنامهٔ جامع دهساله میتواند تبریز را در مسیر تحول و پیشرفت قرار دهد. این برنامه با رویکرد لیبرال (آزادسازی اقتصادی، تقویت بخش خصوصی و کاهش تمرکزگرایی) و مبتنی بر دانش و تجربههای موفق جهانی تدوین میشود. محورهای اصلی برنامهٔ توسعهٔ دهسالهٔ تبریز به شرح زیر پیشنهاد میگردد:
- احیای زیرساخت صنعتی و نوسازی صنایع: اولین اولویت، دمیدن روحی تازه در پیکر صنایع تبریز است. کارخانههای قدیمی باید با تکنولوژی نو تجهیز شوند و خطوط تولید فرسوده جای خود را به ماشینآلات مدرن بدهند. بهطور مشخص، ماشینسازی تبریز بهعنوان نماد صنعت سنگین شهر نیازمند سرمایهگذاری در بازطراحی محصولات (تولید ماشینابزارهای CNC پیشرفته، رباتهای صنعتی، تجهیزات مدرن کارخانجات) و جذب مشارکت شرکتهای معتبر خارجی برای انتقال دانش فنی است. شهرکهای صنعتی موجود در اطراف تبریز باید بازآماد (rehabilitate) شده و زیرساختهای آنها (انرژی، حملونقل، اینترنت پرسرعت) بهروز شود. همچنین ایجاد شهرکهای صنعتی جدید تخصصی مثلاً در حوزهٔ قطعهسازی خودروهای برقی، صنایع پتروشیمی پاییندستی یا صنایع نساجی مدرن میتواند سرمایهگذاران تازه را جذب کند. دولت محلی و ملی میبایست مشوقهای مالیاتی و تسهیلات بانکی ویژهای برای واحدهایی که نوسازی صنعتی انجام میدهند در نظر بگیرند. در کنار نوسازی واحدهای بزرگ، احیای صنایع کوچک و سنتی نیز اهمیت دارد؛ کارگاههای فرشبافی، چرمدوزی، صنایع غذایی محلی و امثالهم با تزریق وام کمبهره جهت خرید تجهیزات نوین و بهبود طراحی محصول، میتوانند سودآوری و اشتغالزایی بیشتری پیدا کنند. این احیای صنعتی علاوه بر اشتغالزایی مستقیم، اثرات موجی بر بخش خدمات و بازرگانی تبریز خواهد داشت و اقتصاد شهر را پویا میسازد.
- واگذاری املاک و پروژههای راکد به بخش خصوصی: برای شکوفایی اقتصادی، باید چرخ سرمایهگذاری خصوصی را به حرکت درآورد. یکی از گامهای اساسی در این راستا اصلاح ساختار مالکیت شهری و مولدسازی داراییهای بلااستفاده است. در تبریز دهها ملک، زمین و پروژهٔ نیمهتمام دولتی یا عمومی وجود دارد که سالها راکد ماندهاند (از جمله کارخانههای متوقفشده، ساختمانهای دولتی بلااستفاده، طرحهای عمرانی ناتمام و زمینهای وسیع در اختیار نهادها). طی برنامهای مدون در ۱۰ سال، این داراییها میبایست شناسایی و به بخش خصوصی واقعی واگذار شوند. واگذاری میتواند از طریق مزایدههای شفاف، مشارکت عمومی-خصوصی (PPP) یا جذب سرمایهگذار خارجی صورت گیرد. به عنوان نمونه، یک کارخانهٔ دولتی تعطیل در صنعت نساجی میتواند با مزایده به یک شرکت ترکیهای یا آذربایجانی فروخته یا اجارهٔ بلندمدت داده شود تا با تزریق سرمایه و فناوری نو احیا گردد. همچنین پروژههای بزرگ شهری – مثل ساخت مراکز تجاری، هتلها، پارکهای فناوری یا مجموعههای مسکونی در بافت فرسوده – اگر به سرمایهگذاران داخلی و خارجی واگذار شوند، با سرعت و کیفیت بهتری تکمیل خواهند شد. شهرداری تبریز میتواند با تأسیس بورس پروژههای شهری، فهرست طرحهای سرمایهگذاری در حوزههای مختلف (حملونقل، گردشگری، مسکن و…) را منتشر کرده و امنیت سرمایهگذاری و تسهیل مجوزها را تضمین کند. این رویکرد لیبرالی، ضمن کاهش بار مالی دولت، روح تازهای به اقتصاد شهر میدمد و رقابت سالم برای بهرهوری املاک و پروژهها ایجاد میکند.
- توسعهٔ حملونقل ریلی و لجستیک منطقهای: تبریز باید طی ده سال به مرکز لجستیک غرب ایران بدل شود. برای این منظور، اتصال کامل و مستقیم ریلی تبریز به شبکهٔ بینالمللی یک ضرورت است. در حال حاضر تبریز از طریق راهآهن به تهران و از آنجا به شرق کشور متصل است، اما ارتباطات غربی و شمالی آن نیاز به تقویت دارد. باید پروژهٔ اتصال راهآهن تبریز به مرز رازی (ترکیه) با سرعت تکمیل شود تا قطارهای باری و مسافری بدون وقفه از تبریز تا ترکیه و اروپا تردد کنند. همچنین احیای مسیر تاریخی تبریز–جلفا–نخجوان–ایروان باید در دستور کار باشد؛ این مسیر ریلی که در گذشته فعال بود، میتواند با توافقات جدید منطقهای دوباره فعال شود و تبریز را مستقیماً به شبکهٔ قفقاز وصل کند. در چارچوب توافقات بینالمللی، حتی میتوان تبریز را به راهآهن جمهوری آذربایجان و روسیه نیز متصل کرد (برای مثال از طریق اتصال جلفا به آستارا که در طرح کریدور شمال–جنوب مطرح است). تبدیل ایستگاهها و پایانههای باری تبریز (ایستگاههای راهآهن سهلان و خاوران) به شهر لجستیکی (Logistics City) با انبارهای مدرن، مراکز توزیع کالا و سردخانههای بزرگ، باعث خواهد شد شرکتهای حملونقل بینالمللی از تبریز بهعنوان گره اصلی شبکهٔ توزیع استفاده کنند. در کنار حملونقل ریلی، بزرگراه تبریز-بازرگان (مرز ترکیه) باید ارتقا یافته و ایمنسازی شود تا ترانزیت جادهای نیز روانتر گردد. راهاندازی پروازهای کارگو (باری) از فرودگاه بینالمللی تبریز به مقصد استانبول، آنکارا و باکو نیز میتواند زنجیرهٔ لجستیک را تکمیل کند. بدین ترتیب در پایان دهه، تبریز نقش یک هاب ترانزیتی چندوجهی (ریلی-جادهای-هوایی) را ایفا خواهد کرد که نه تنها درآمد ارزی و ریالی سرشاری ایجاد میکند، بلکه صنایع وابسته به لجستیک (بستهبندی، خدمات گمرکی، تعمیرات واگن و… ) را نیز رونق میبخشد.
- بازآفرینی شهری و توسعهٔ گردشگری تاریخی: در برنامهٔ دهساله، چهرهٔ شهر تبریز باید به نحوی سامان یابد که هم برای ساکنان زیستپذیرتر شود و هم برای گردشگران جذابیت بیشتری بیابد. یکی از طرحهای کلیدی میتواند بازسازی کامل بازار تاریخی تبریز و محورهای پیرامونی آن باشد. اگرچه بخشهایی از بازار طی سالهای گذشته مرمت شده و این مجموعه حتی برندهٔ جایزهٔ معماری آقاخان نیز شده است، اما برای تبدیل بازار و بافت قدیمی به یک مقصد گردشگری استاندارد، اقدامات بیشتری لازم است. باید شبکهای از پیادهراههای تاریخی ایجاد شود که بناهای مهم مرکز شهر را به هم متصل کند؛ بهعنوان مثال محور پیادهراه از ارگ علیشاه تا بازار و از بازار تا مجموعه مقبرهالشعرا. در این مسیرها با سنگفرشکردن خیابانها، حذف ترافیک خودرو، نورپردازی بناها و استقرار امکانات گردشگری (راهنماهای چندزبانه، مراکز اطلاعرسانی، کافهها و رستورانهای سنتی) میتوان بافت تاریخی را زنده کرد. کاروانسراها و سراهای قدیمی درون بازار تبریز ظرفیت آن را دارند که به شکل بوتیکهتلها، موزههای زنده یا بازارچههای صنایعدستی بازآفرینی شوند؛ برای مثال تیمچه مظفریه (مرکز فرش) میتواند علاوه بر عملکرد تجاری، با ایجاد یک موزهٔ فرش و کارگاه زندهٔ بافندگی، به جذب گردشگر کمک کند. خانههای تاریخی ارزشمند (مانند خانه حریری، خانه بهنام و امثالهم) با مشارکت بخش خصوصی قابل مرمت و بهرهبرداری به عنوان اقامتگاه سنتی یا نگارخانه هستند. همچنین ایجاد رویدادهای فرهنگی بینالمللی در تبریز (مثل جشنوارههای سالانهٔ فرش، موسیقی عاشیقی، یا نمایشگاه صنایع دستی قفقاز) میتواند نام تبریز را بهعنوان مقصد گردشگری فرهنگی مطرح کند. در مجموع، هدف این است که طی دههٔ آینده تبریز نهتنها یک شهر صنعتی بلکه یک شهر گردشگرپذیر تاریخی باشد که مسافران داخلی و خارجی برای دیدن زیباییهای آن حداقل چند روز در آن اقامت کنند و این صنعت پاک به اقتصاد شهر تنوع و پایداری ببخشد.
- اجرای پایلوت شهر هوشمند در تبریز: ورود به عصر دیجیتال و هوشمندسازی شهری یک الزام برای کلانشهرهای آینده است. تبریز میتواند با حمایت دولت و شرکتهای فناوری، پایلوت طرح «شهر هوشمند» ایران باشد. در گام نخست، شهرداری تبریز باید زیرساختهای دولت الکترونیک محلی را تکمیل کند تا اکثر خدمات شهری (از پرداخت عوارض تا اخذ مجوزهای ساختوساز) بهصورت آنلاین و شفاف انجام پذیرد. ایجاد سامانهٔ یکپارچه شهروندی که هر فرد تبریزی از طریق آن به سوابق و درخواستهای شهری خود دسترسی داشته باشد، موجب افزایش رضایت و مشارکت مردم در مدیریت شهر خواهد شد. در حملونقل شهری، استقرار سیستمهای کنترل ترافیک هوشمند (چراغهای راهنمایی زمانبندیشونده با هوش مصنوعی، دوربینهای نظارت بر ترافیک و جریمهٔ خودکار تخلفات) و توسعهٔ حملونقل اشتراکی هوشمند (دوچرخه و اسکوتر برقی اشتراکی، تاکسی اینترنتی بومی) باید دنبال شود. تجهیز ناوگان اتوبوسرانی به سیستم مکانیاب لحظهای و ارائهٔ اپلیکیشنهای اطلاعات سفر به شهروندان، از دیگر اقداماتی است که شهر تبریز را در شمار شهرهای هوشمند قرار میدهد. همچنین میتوان یک یا دو منطقه از شهر (برای مثال منطقهٔ ولیعصر یا شهرک خاوران) را به عنوان پایلوت محلهٔ هوشمند انتخاب کرد و در آنجا پروژههایی نظیر روشنایی معابر با حسگر هوشمند، سطلهای زبالهٔ هوشمند (اعلام زمان تخلیه)، پارکینگ هوشمند، و اینترنت اشیاء برای مدیریت انرژی ساختمانها را اجرا نمود. رکن مهم دیگر شهر هوشمند، دولت شفاف محلی است؛ بدین معنی که اطلاعات بودجه، قراردادها، مناقصات شهری و عملکرد مدیران برای عموم قابل مشاهده باشد و از فناوری برای ارتقای پاسخگویی و مبارزه با فساد استفاده شود. اگر تبریز بتواند طی این دهه زیرساختها و فرهنگ شهر هوشمند را نهادینه کند، در آیندهٔ ایران جایگاه الگویی خواهد داشت و شرکتهای نوآور فناوری را نیز به خود جذب خواهد کرد.
- حمایت از استارتاپها و اقتصاد خلاق: یکی از موتورهای رشد اقتصادی در دنیای امروز، اقتصاد دانشبنیان و صنایع خلاق است. تبریز با داشتن دانشگاهها و نیروی تحصیلکرده، مستعد شکوفایی در حوزهٔ کسبوکارهای نوآور است. برای تحقق این امر، ایجاد مناطق ویژه برای نوآوری و استارتاپها ضرورت دارد. میتوان در تبریز یک پارک فناوری پیشرفته تأسیس کرد یا پارک علم و فناوری موجود استان را توسعه داد و شرکتهای نوپا را در آن مستقر کرد. این پارک باید از امکاناتی مثل اینترنت پرسرعت، کارگاههای ساخت (FabLab)، مرکز داده بومی و فضای کار اشتراکی برخوردار باشد. همچنین شتابدهندهها و مراکز نوآوری با سرمایهگذاری مشترک بخش خصوصی و دانشگاهها تأسیس شوند تا به پرورش ایدههای جوانان کمک کنند. حوزههای دارای مزیت برای استارتاپهای تبریز عبارتاند از: طراحی صنعتی و ماشینسازی پیشرفته (استفاده از تجربه صنعتی شهر ولی با رویکرد مدرن)، فناوری اطلاعات و تولید نرمافزار (با توجه به بازار کشورهای ترکزبان همسایه برای صادرات خدمات IT)، گردشگری و صنایعدستی (استارتاپهایی برای بازاریابی دیجیتال فرش و صنایع دستی تبریز در جهان)، و خدمات فنی مهندسی صادراتمحور (مانند شرکتهای مشاورهٔ مهندسی که پروژههای عمرانی در جمهوری آذربایجان یا عراق بگیرند). شهرداری و دولت محلی میتوانند با ایجاد صندوق پژوهش و فناوری استانی به تأمین مالی بذری این کسبوکارها کمک کنند. همچنین برگزاری رویدادهای استارتاپی بینالمللی در تبریز (استارتاپ ویکندهای منطقهای با حضور تیمهایی از ترکیه و آذربایجان) به تبادل ایده و سرمایهگذاری مشترک کمک خواهد کرد. هدف این است که تا پایان ده سال، دهها شرکت دانشبنیان موفق از دل تبریز برخاسته باشند و این شهر به یکی از قطبهای اقتصاد خلاق ایران تبدیل شود که از وابستگی به صنایع سنتی تکمحصولی فاصله گرفته است.
- نوسازی حملونقل عمومی، توسعهٔ مترو و فضای سبز: کیفیت زندگی شهری در تبریز نیازمند بهبود در ابعاد مختلف است. یکی از مهمترین اقدامات، تکمیل شبکهٔ مترو تبریز و یکپارچهسازی آن با حملونقل حومه است. خط یک متروی تبریز که سالها طول کشیده تا بخشی از آن به بهرهبرداری برسد، باید ظرف چند سال آینده بهطور کامل افتتاح شود و خطوط بعدی (خطوط ۲ و ۳ که در نقشههای جامع پیشبینی شدهاند) با جذب سرمایه و فاینانس خارجی سرعت یابند. متروی تبریز میبایست مناطق پرجمعیت و صنعتی را پوشش دهد و حتی شهرهای اقماری اطراف (مانند اسکو و باسمنج) را از طریق قطار حومهای به مرکز شهر متصل کند. علاوه بر مترو، ناوگان اتوبوسرانی نیاز به نوسازی دارد؛ جایگزینی اتوبوسهای فرسوده با اتوبوسهای برقی یا گازسوز کمآلاینده و ایجاد خطوط سریعالسیر اتوبوس (BRT) در مسیرهای پرتردد، از ترافیک و آلودگی هوا میکاهد. برای ترغیب شهروندان به استفاده از حملونقل عمومی، باید سیستم بلیت الکترونیک واحد در مترو و اتوبوس و زمانبندی دقیق سرویسها فراهم شود. در کنار حملونقل، توجه ویژه به فضای سبز شهری در برنامهٔ دهساله حیاتی است. سرانهٔ فضای سبز در برخی مناطق تبریز پایینتر از استانداردهای ملی است و توسعهٔ پارکها، بوستانهای محلهای و کمربند سبز اطراف شهر باید در دستور کار باشد. کاشت درختان مقاوم به کمآبی در حاشیهٔ بزرگراهها و تپههای اطراف (از جمله توسعهٔ فضای سبز در دامنههای سهند و ارتفاعات عینالی) هم به تلطیف هوا کمک میکند و هم جلوهٔ زیباتری به شهر میبخشد. برنامههایی برای کنترل آلودگی نیز لازم است: مثلاً ایجاد محدودیت برای خودروهای آلاینده، معاینه فنی سختگیرانه، انتقال تدریجی صنایع آلاینده به خارج از محدودهٔ شهری و ساخت تصفیهخانههای مدرن فاضلاب. ترکیب این اقدامات باعث خواهد شد تا تبریز در پایان دورهٔ دهساله شهری پاکتر، زیستپذیرتر و دوستدار محیط زیست باشد و ساکنان از کیفیت بالاتر زندگی بهرهمند شوند.
چشمانداز دهساله
با اجرای گامبهگام برنامههای پیشنهادی، در پایان ده سال تبریز چهرهای دگرگونشده خواهد داشت و جایگاه بیبدیلی در ایران و منطقه کسب خواهد کرد. تبریز ۱۰ سال بعد شهری است صنعتی، تجاری و دیجیتال که پرچمدار توسعهٔ مدرن در ایران به شمار میرود. صنایع قدیمی تبریز پوستاندازی کرده و به مراکز تولید محصولات با فناوری بالا تبدیل شدهاند؛ ماشینسازی تبریز ماشینآلات دقیق و صادراتی تولید میکند، کارگاههای قطعهسازی محلی در زنجیرهٔ تأمین شرکتهای جهانی خودروسازی نقش دارند، و برند فرش تبریز با طراحیهای نوین دوباره در بازارهای جهانی میدرخشد. در این تبریز جدید، بخش خصوصی موتور اصلی اقتصاد است؛ کارآفرینان تبریزی که زمانی مهاجرت میکردند اکنون در شهر خود سرمایهگذاری میکنند و حتی سرمایهگذاران خارجی از ترکیه، آذربایجان و اروپا برای بهرهبرداری از فرصتهای این شهر صف کشیدهاند. سهم دولت در اقتصاد شهر کاهش یافته و به تسهیلگر و ناظر تبدیل شده است، در حالیکه شرکتهای خصوصی و استارتاپهای دانشبنیان عرصه را در دست دارند.
از منظر شبکههای ارتباطی، تبریز ده سال آینده به یک چهارراه لجستیکی منطقه بدل شده است. قطارهای باری از اروپا و قفقاز وارد ترمینالهای لجستیک تبریز میشوند و کالاها پس از تخلیه و پردازش، به شرق ایران و آسیای میانه ارسال میگردند. این شهر بهعنوان هاب تجارت ترانزیتی شناخته میشود؛ روزانه صدها کامیون و چندین رام قطار بین تبریز و شهرهای مرزی در حرکتاند و اقتصاد ترانزیت برای مردم منطقه اشتغال گستردهای ایجاد کرده است. حضور تبریز در پیمانها و ابتکارات اقتصادی منطقهای پررنگ است و این شهر میزبان نمایشگاهها و مجامع تجاری بینالمللی (مانند نمایشگاه سالانهٔ تجارت ایران و قفقاز) شده که تاجران بسیاری را جذب میکند. بدین ترتیب تبریز نقش تاریخی خود در پیوند اقتصاد ایران با همسایگان را به شکلی مدرن احیا کرده است.
در حوزهٔ شهری و اجتماعی، تبریز به الگوی یک شهر پایدار و هوشمند بدل گشته است. خدمات دولت الکترونیک و سامانههای هوشمند، زندگی را برای شهروندان آسان ساخته؛ مردم اکثر کارهای اداری را از خانه انجام میدهند، حملونقل عمومی پاک و وقتشناس در دسترس همگان است و ترافیک شهری توسط سیستمهای هوشمند مدیریت میشود. شفافیت نهادهای محلی باعث افزایش اعتماد عمومی شده و شهروندان در تصمیمسازیهای شهری مشارکت فعال دارند. فضای شهری تبریز تلفیقی از مدرنیته و تاریخ است: از یک سو برجها و ساختمانهای جدید در بخشهای توسعهیافتهٔ شهر قد برافراشتهاند و مراکز خرید و تفریح مدرن، رفاه یک کلانشهر پیشرفته را فراهم میکنند؛ از سوی دیگر بافت تاریخی با مرمت اصولی، به جاذبهای گردشگری تبدیل شده و هر روز در کوچهپسکوچههای سنگفرششدهٔ اطراف بازار، دهها گردشگر خارجی در حال بازدید و خرید دیده میشوند. شهر هوشمند تبریز همچنین به حفاظت از محیط زیست انجامیده؛ هوای پاکتر و پارکهای بیشتر، سلامتی و نشاط را به ارمغان آورده و تبریز را در شمار شهرهای سبز ایران قرار داده است.
در چشمانداز دهساله، تبریز پیشتاز توسعهٔ منطقهای است؛ بهطوریکه سایر شهرهای ایران الگوی تبریز را در جذب سرمایهگذار، توانمندسازی بخش خصوصی و مدیریت شهری مبتنی بر فناوری دنبال میکنند. تبریز با تکیه بر هویت فرهنگی غنی و نگاه رو به آینده، پلی میان سنت و مدرنیته ساخته است. مردمان سختکوش این دیار، که روزگاری ناچار به ترک زادگاه بودند، اکنون شاهد شکوفایی شهرشان هستند و به آیندهٔ فرزندانشان در تبریز امید دارند. شهری که در طول تاریخ بارها از دل ویرانیها سربرآورده، اینبار نیز در فردای پس از جمهوری اسلامی تولدی دوباره یافته است. تبریز ۱۴۱۵ خورشیدی شهری خواهد بود آباد، آزاد و پویا؛ شهری با صنعت مدرن، تجارت جهانی، مدیریت کارآمد و زندگی شهری با کیفیت که شایستهٔ عنوان «پایتخت اقتصادی شمالغرب ایران» و نگینی درخشان در منطقهٔ قفقاز و آناتولی است.