زابل

۱. امروز : ظرفیت‌های زابل امروز## زابل، مرکز منطقه‌ی سیستان، در یکی از راهبردی‌ترین نقاط ایران قرار دارد. نزدیکی به مرز افغانستان، قرار گرفتن در مسیر محور شرق کشور، و حضور در ناحیه‌ی هم‌جوار چابهار، به این منطقه اهمیت امنیتی و ژئواستراتژیک مضاعف داده است. حفظ پایداری اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی زابل، نه تنها برای مردم این منطقه بلکه برای ثبات ملی، کنترل مرزها و جلوگیری از نفوذ ناامنی از شرق ایران اهمیت دارد. با وجود آسیب‌های گسترده‌ای که در دهه‌های اخیر بر این منطقه وارد شده، زابل هنوز از ظرفیت‌هایی برخوردار است که می‌تواند آن را به یکی از پیشران‌های توسعه‌ی شرق ایران بدل کند. این ظرفیت‌ها عبارت‌اند از: الف) مهاجرت دسته جمعی بسیاری از مردم این منطقه ، سیستان را به دلیل خشک سالی و رونق سیاسی ترک کرده و در دیگر شهرها و استان ها ساکن شده اند با این حال در زابل هنوز شبکه‌ی انسانی و اجتماعی بومی پابرجاست. خانواده‌ها، جوانان، بازاریان و کشاورزانی ، علی‌رغم فشار شدید اقتصادی، شهر را ترک نکرده‌اند. این حضور فعال جامعه محلی، زیرساخت حیاتی هر گونه توسعه و ثبات منطقه‌ای است. ب) موقعیت ژئواکونومیک و مرز میلک زابل با فاصله‌ای کمتر از ۵۰ کیلومتر از مرز رسمی میلک، در محل اتصال کریدورهای ترانزیتی آسیای مرکزی به آب‌های آزاد ایران قرار گرفته است. در صورت ثبات منطقه‌ای و مدیریت درست، این موقعیت می‌تواند زابل را به یک هاب بازرگانی مرزی و بندر خشک تبدیل کند. ج) انرژی خورشیدی و بادی با بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال و بادهای ۱۲۰ روزه‌ی سیستان، زابل یکی از مناسب‌ترین نقاط کشور برای سرمایه‌گذاری در حوزه‌ی انرژی‌های تجدیدپذیر است. این منابع می‌توانند هم نیاز برق منطقه را تأمین کنند و هم با صادرات برق به افغانستان و پاکستان، منبع درآمدی پایدار باشند. د) کشاورزی مقاوم به خشکی با وجود بحران هیرمند و خشک‌سالی شدید، اراضی سیستان هنوز پتانسیل احیای کشاورزی را دارند. محصولات کم‌مصرف مانند زعفران، پسته، کنجد و خرما، در صورت حمایت فنی و آبیاری نوین، می‌توانند جایگزین الگوهای سنتی شده و اشتغال‌زا باشند. هـ) میراث تاریخی و فرهنگی آثار جهانی مانند شهر سوخته، قلعه رستم، و غنای فرهنگی قوم سیستانی، زابل را به یکی از کانون‌های گردشگری فرهنگی و تاریخی کشور تبدیل می‌کنند. حفظ این میراث و تبدیل آن به منبع درآمد و هویت، بخشی از پروژه‌ی بازسازی معنوی و اقتصادی منطقه است. ۲. مشکلات اساسی امروز زابل## زابل امروز گرفتار در یک مجموعه بحران‌های عمیق و به‌هم‌پیوسته است؛ بحران‌هایی که بخشی ریشه در تغییرات اقلیمی دارند، اما بخش عمده‌ی آن‌ها محصول دهه‌ها بی‌عملی، فقدان حکمرانی مؤثر، و سیاست‌های نادرست جمهوری اسلامی هستند. الف) بحران آب و خشکی هامون رود هیرمند، که حیات منطقه به آن وابسته است، سال‌هاست به یک جریان نامنظم، ضعیف و وابسته به اراده‌ی دولت افغانستان تبدیل شده است. • جمهوری اسلامی نتوانسته از طریق دیپلماسی منطقه‌ای و بین‌المللی، حتی حداقل حق‌آبه‌ی قانونی ایران از هیرمند را تضمین کند. • مذاکرات با طالبان پراکنده، بی‌نتیجه و بدون ابزار فشار مؤثر بوده‌اند. • دریاچه هامون به‌طور کامل خشک شده و تالاب‌های اطراف آن به کانون گردوغبار تبدیل شده‌اند. ب) بی‌تفاوتی حاکمیت در برابر پیشروی بیابان در حالی که بخش بزرگی از اراضی اطراف زابل در معرض بیابان‌زایی و فرسایش خاک شدید هستند، هیچ برنامه ملی مدون برای مهار این روند اجرا نشده است: • پروژه‌های مالچ‌پاشی، جنگل‌کاری مقاوم، یا تثبیت شن‌ها به‌شکل محدود و نمادین انجام شده‌اند. • جمهوری اسلامی حتی در مهار داخلی بیابان‌زایی – که نیازمند دیپلماسی نیست – نیز ناتوان یا بی‌تفاوت بوده است. ج) نابودی کشاورزی و دامداری خشک‌سالی، نبود حمایت دولتی، و فرسودگی زیرساخت‌ها باعث شده: • سطح زیرکشت محصولات استراتژیک مانند گندم، یونجه و جو، تا ۷۰٪ کاهش یابد. • دامداری سنتی عملاً به‌نابودی رسیده و نرخ وابستگی غذایی منطقه به واردات بی‌سابقه شده است. د) کمبود انرژی و نبود زیرساخت گاز زابل هنوز به شبکه گاز سراسری کشور متصل نیست، با اینکه استان‌هایی بسیار دورتر از خطوط اصلی گازرسانی مدت‌هاست پوشش یافته‌اند. • مردم برای سوخت به نفت سفید، گاز مایع، یا برق گران‌قیمت وابسته‌اند. • در زمستان‌ها بحران تأمین انرژی به سطح انسانی می‌رسد، به‌ویژه در روستاها و مناطق حاشیه‌ای. هـ) نبود خدمات عمومی و مهاجرت انسانی • مراکز درمانی تخصصی، امکانات آموزشی و زیرساخت حمل‌ونقل فرسوده‌اند. • مهاجرت گسترده‌ی جوانان و خانواده‌ها باعث شده برخی محلات زابل و بسیاری از روستاها به‌کلی خالی شوند. • زابل از نظر امکانات ارتباطی، خدمات بانکی، جذب سرمایه و حمل‌ونقل، در عمل در انزوا قرار دار ۳. چشم‌انداز زابل در ایران نوین – راهکارهای ما## در ایران پس از جمهوری اسلامی، بازسازی زابل نه یک پروژه محلی، بلکه یک ضرورت ملی است. حفظ امنیت مرزی، کاهش فقر منطقه‌ای، و اتصال سیستان به اقتصاد کلان ایران و منطقه، تنها با برنامه‌ای چندمحوری ممکن است:

محور اول: احیای اقتصاد محلی با وام‌های هدفمند### ۱. وام‌های صنعتی برای انرژی و صنایع تبدیلی بانک توسعه شرق کشور باید وام‌های بلندمدت با نرخ ترجیحی برای موارد زیر ارائه دهد: • احداث نیروگاه‌های کوچک خورشیدی و بادی • ایجاد کارگاه‌های فرآوری محصولات کشاورزی (خرما، پسته، زعفران، شیر، گوشت) • توسعه‌ی واحدهای صنعتی سبک و پاک در قالب خوشه‌های صنعتی ۲. صندوق‌های خرد برای کسب‌وکارهای کوچک اعطای وام‌های بدون وثیقه یا با ضمانت اجتماعی برای راه‌اندازی مشاغلی چون: • فروشگاه‌های محلی، کارگاه‌های فنی، بوم‌گردی، خدمات آنلاین • اولویت با جوانان، زنان سرپرست خانوار و مهاجران بازگشته به منطقه ۳. ایجاد منطقه آزاد اقتصادی زابل–میلک با هدف تسهیل صادرات و ترانزیت کالا، منطقه‌ی ویژه‌ی اقتصادی در مرز میلک ایجاد خواهد شد که دارای: • گمرک پیشرفته، تسهیلات مالیاتی، زیرساخت لجستیکی • اتصال به خط راه‌آهن و جاده‌های ترانزیتی شرق ایران

محور دوم: بازسازی زیرساخت‌های آبی و حمل‌ونقل### ۴. دیپلماسی قوی برای حق‌آبه هیرمند دولت آینده ایران موظف خواهد بود با استفاده از ظرفیت‌های بین‌المللی، فشارهای اقتصادی، و مذاکره هوشمندانه، • حق‌آبه‌ی قانونی ایران از هیرمند را به‌طور دائم، شفاف و با ضمانت اجرایی از افغانستان بازپس گیرد • همکاری‌های آبی دوجانبه با حضور ناظران بین‌المللی را احیا کند ۵. اصلاح الگوی کشت و آبیاری • حمایت از کشاورزی مبتنی بر محصولات کم‌آب‌بر • ارائه تجهیزات و آموزش برای آبیاری قطره‌ای و هوشمند ۶. توسعه راه‌آهن شرق پروژه‌ی راه‌آهن زابل–زاهدان–مشهد–چابهار باید در اولویت سرمایه‌گذاری ملی قرار گیرد: • اتصال زابل به بندر چابهار و مسیرهای تجاری آسیای مرکزی • ایجاد دسترسی سریع به مراکز صنعتی و کشاورزی شرق ایران • حمل سریع کالا و انسان و توسعه‌ی اقتصادی منطقه

محور سوم: احیای کیفیت زندگی و ماندگاری جمعیت### ۷. گازرسانی و خدمات شهری • تکمیل خط لوله گاز از چابهار به زابل • توسعه‌ی پارک‌ها، پیاده‌راه‌ها، سینما، مراکز تفریحی و فضاهای فرهنگی • نوسازی محلات حاشیه‌نشین با مشارکت مردم ۸. درمان، آموزش و مهاجرت معکوس • ساخت بیمارستان تخصصی جامع با همکاری وزارت بهداشت و ارتش • گسترش دانشگاه زابل به قطب علوم کشاورزی، منابع آب، محیط‌زیست • برنامه‌ی مهاجرت معکوس با وام مسکن، تسهیلات شغلی و آموزش فرزندان زابل، ده سال پس از سقوط جمهوری اسلامی## از حاشیه‌نشینی تا بازسازی ملی##

۱. جمعیت و بازگشت امید### ده سال پس از سقوط جمهوری اسلامی، زابل دیگر شهری مهاجرفرست و رو به زوال نیست. جمعیت شهر با رشدی بیش از ۴۵ درصد از رکود خارج شده و دوباره زنده شده است. خانواده‌هایی که سال‌ها پیش شهر را ترک کرده بودند، بازگشته‌اند و جوانانی که زمانی تنها راه نجات را در مهاجرت می‌دیدند، اکنون در زادگاه خود مانده‌اند و آینده ساخته‌اند. مهاجرت معکوس به سیستان، نشانه‌ی روشنی از بازگشت امید به این منطقه است.

۲. اشتغال و اقتصاد محلی### نرخ بیکاری که در دوران جمهوری اسلامی به بالای ۴۰ درصد رسیده بود، اکنون به حدود ۱۳ درصد کاهش یافته است. شهرک صنعتی زابل با تمرکز بر صنایع غذایی، بسته‌بندی، پوشاک و انرژی‌های تجدیدپذیر هزاران شغل مستقیم ایجاد کرده و اقتصاد منطقه را متحول ساخته است. منطقه آزاد میلک نیز با تبدیل شدن به شاه‌راه تجارت مرزی شرق کشور، روزانه میزبان صدها کامیون ترانزیتی است. در کنار این اقدامات کلان، اعطای وام‌های هدفمند برای راه‌اندازی کسب‌وکارهای خرد نیز باعث پویایی بازار کار و تقویت طبقه‌ی متوسط شده است.

۳. بوم‌گردی و گردشگری فرهنگی### زابل با تکیه بر میراث تاریخی و فرهنگی غنی خود، به مقصدی تازه برای گردشگران داخلی و خارجی بدل شده است. خانه‌های بوم‌گردی در روستاهای اطراف شهر، فضاهای سنتی بازسازی‌شده، بازارچه‌های صنایع دستی و جشنواره‌های محلی، زابل را از شهری متروک به شهری زنده و پویا تبدیل کرده‌اند. آثار شاخصی چون شهر سوخته، قلعه رستم و موسیقی سیستانی اکنون نه‌تنها حفظ شده‌اند، بلکه به منبعی برای هویت، اشتغال و درآمد پایدار تبدیل شده‌اند.

۴. کشاورزی نوین و امنیت آبی### کشاورزی منطقه در این دهه دگرگون شده است. بیش از ۹۰ درصد اراضی فعال به سیستم‌های آبیاری قطره‌ای و هوشمند مجهز شده‌اند. محصولات پرمصرف سنتی جای خود را به زعفران، کنجد، گیاهان دارویی و انارهای بومی داده‌اند. در بخش‌هایی از دشت سیستان که خاک سبک و شوری قابل‌تحمل دارند، پسته با پایه‌های مقاوم اصلاح‌شده نیز به‌طور محدود و موفق کشت می‌شود. توافق الزام‌آور با دولت افغانستان برای تأمین پایدار بخشی از حق‌آبه‌ی هیرمند موجب شده دریاچه هامون، اگرچه نه به شکل سابق، اما دوباره نفس بکشد و حیات منطقه تقویت شود.

۵. زیرساخت، انرژی و حمل‌ونقل### زابل امروز به شبکه‌ی سراسری گاز طبیعی متصل است و بحران سوخت خانوارها در زمستان دیگر وجود ندارد. بهره‌برداری از راه‌آهن زابل–زاهدان–چابهار و زابل–مشهد، این شهر را به قلب حمل‌ونقل شرق ایران تبدیل کرده و وابستگی آن به جاده‌های فرعی و ناکارآمد را پایان داده است. بازسازی جاده‌های اصلی و گسترش ناوگان حمل‌ونقل عمومی نیز دسترسی روستاییان و شهروندان به بازار، خدمات و آموزش را تسهیل کرده است.

۶. سلامت، آموزش و خدمات شهری### زیرساخت‌های درمانی زابل به‌شکل قابل‌توجهی ارتقا یافته‌اند. بیمارستان تخصصی جدید با ۴۰۰ تخت، ۱۱ بخش درمانی، اورژانس پیشرفته و تجهیزات مدرن، اکنون مرکز درمانی مرجع شرق استان است. دانشگاه زابل نیز با گسترش رشته‌هایی چون کشاورزی نوین، محیط‌زیست و انرژی، نقش محوری در تربیت نیروی متخصص بومی ایفا می‌کند. فضای شهری به لطف توسعه‌ی پارک‌ها، مراکز فرهنگی، سینما، کتابخانه دیجیتال و بازارچه‌های محلی، به شهری انسانی، ایمن و فعال تبدیل شده است.

۷. عدالت اجتماعی و کاهش فقر### مهم‌ترین شاخص تحول در زابل، کاهش چشمگیر فقر ساختاری است. نرخ فقر شدید از بیش از ۳۰ درصد در سال‌های پایانی جمهوری اسلامی به کمتر از ۷ درصد کاهش یافته است. فقر نسبی نیز با برنامه‌ریزی منطقه‌ای و حمایت از خانوارهای آسیب‌پذیر کنترل شده است. بیش از ۹۵ درصد مردم تحت پوشش بیمه سلامت هستند. خدمات عمومی از جمله برق پایدار، آب آشامیدنی سالم، گاز شهری و اینترنت فیبر نوری به‌صورت گسترده در همه‌ی مناطق شهری و بیشتر روستاها در دسترس است. شاخص کیفیت زندگی که زمانی بحرانی بود، اکنون به بالای ۷۰ از ۱۰۰ رسیده است.

.